دکتری باستانشناسی دوران اسلامی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، تهران، ایران. ، hmoradi25@gmail.com
چکیده: (782 مشاهده)
منظر باستانشناسی که ترکیبِ منظر طبیعی و فرهنگی است، الگویی دارد که محوطهها، به عنوان مهمترین عنصر، نقش ویژهای در آن دارند. الگوی استقراری با کشف تعامل میان نظامهای معیشتی و طبیعی، نقش مهمی در درک جنبههای مؤثر بر سازماندهی و نظامهای انسانی دارد. دشت نیریز در شرق فارس و حد فاصل شیراز به کرمان، الگوی استقراری جالب توجهی از بهرهبرداری و تعامل با طبیعت را نشان میدهد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از نتایج بررسی میدانی دشت نیریز، با رویکرد باستانشناسی منظر و تمرکز بر تحلیل متغیرهای محیطی مؤثر بر مکانگزینی استقرارها، روابط فضایی و الگوی استقراری این دشت را در ادوار ساسانی و اسلامی، مورد بررسی قرار دهد. همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تلفیق اطلاعات بهدستآمده از بررسی میدانی و مطالعات کتابخانهای از دشت نیریز، دادهها توصیف، تفسیر و تجزیه و تحلیل شوند. در نتیجۀ این پژوهش مشخص شد که مهمترین متغیرها برای مکانگزینی استقرارها به ترتیب اهمیت، آب، شیب و ارتفاع از سطح دریا هستند. آب به عنوان اصلیترین عامل در پیدایش و توزیع مکانی استقرارگاهها، تفاوتهایی را در دو گروه محوطههای استقراری و ماندگاههای عشایری نشان میدهد. محوطههای استقراری به سبب وابستگی به منابع آب قناتها بیشتر در دشت و ماندگاههای عشایری بیشتر به چشمهها وابستگی دارند و بیشتر در دامنۀ ارتفاعات قرار گرفتهاند. همچنین با توجه به خشکی منطقه و وابستگی استقرارگاهها به قنات آنها را میتوان براساس مظهر و مسیر نهر قناتها در دو گروه اصلی جای داد. گروه اوّل استقراگاهها در مسیر نهر قناتهایی شکل گرفتهاند که از شرق و جنوب دشت نیریز منبع گرفته و به حوالی شهر نیریز میرسند و دومین گروه استقرارگاهها در غرب دشت نیریز از آبخوانهایی تغذیه میشوند که آبخوان آنها در شرق دشت و دامنۀ ارتفاعات، شمال، شرق و جنوب دشت قرار گرفته است.
شمارهی مقاله: 5
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
دوران اسلامی دریافت: 1403/1/20 | پذیرش: 1403/3/28 | انتشار: 1403/3/31