عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، تهران، ایران. ، f.mosadeghi@richt.ir
چکیده: (901 مشاهده)
باوجود زیرساختها و زمینههای متنوع در شکلگیری و سیر تحولی دورۀ قاجار و بهرغم نگرشها و رویکردهای گوناگون پژوهشی دربارۀ این دورۀ تاریخیِ معاصر با حیات کنونی ما و در خلافآمدِ اسناد و اطلاعات موجود از تخریبها و دگرگونیهای فراگیرِ پسین در بافتهای قاجاری، به نظر میرسد از منظر«تفحصهای باستانشناسی» و بهویژه از لحاظ «کاوشهای میدانی» و گونههای چندگانه آن و تبیینها و تفسیرهای مربوط، «فرهنگ دورۀ قاجار» همچنان ناشناخته و بکر باقی مانده است. این در حالی است که گستره، تنوع و حجم بقایای سطحی و زیرسطحیِ بازمانده از دورۀ قاجار دال بر عکسِ چنین واقعیتهایی میتواند بود. اما، ظاهراً تمامی این ویژگیها در پس برخی استعلامهای اداری ـ مدیریتیِ گاه و بیگاهِ غالباً نافرجام (و بدون تأثیرِ محسوس بر دانستههای موجود از این دوره، بهخصوص در پایتخت کشور) باقی مانده است. از طرفی، نمیتوان تعجیلِ در رفعتکلیفهای کارشناسی را (بنابه فشار تحمیلی از سوی متولیان استعلامها) انکار کرد، در محاقماندن باستانشناسی قاجار را به دلیل هدفگذاریهای متمرکز بر دیگر دورهها نایده گرفت، از واقعیت جستارهای صرفِ کتابخانهای و نگرشهای صوری یا اصطلاحی و ناظر بر ارزیابی آثار مرئی (و نه زیرسطحی) در عنوان برخی مقالهها، رسالهها یا کتابها چشم پوشید و بر کرانه یا فرعِ مباحث جاریِ بودن باستانشناسی دورۀ قاجار صحه نگذاشت. این مقاله با دیدگاهی آسیبشناختی (بر محور رویدادی علمی ـ فرهنگی) به «علتها و انگیزهها»، «تنگناها و امکانها» و «راهبردها و تأثیرها»ی «باستانشناسی دورۀ قاجار» و تبیین جایگاه و تحلیلِ نقش اصلاحی یا اثباتی آن در شناخت و بازشناسی این دورۀ طولانی یکصدوسیساله و البته «نخستین دورۀ چشمگیر تلاقی سنت و مدرنیسم» در ایران میپردازد. ویژگی اخیر را باید مناسبت برانگیزندۀ دیگری در ارج و ارزش «باستانشناسی دورۀ قاجار» برشمرد.
شمارهی مقاله: 6
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
دوران اسلامی دریافت: 1403/1/16 | پذیرش: 1403/3/25 | انتشار: 1403/3/31