در شمایلهای دورۀ قاجار رابطۀ بین عناصر تصویری و ترکیببندی نقاشیها از اصول دقیق و معینی تبعیت میکنند که با نظام نقشمایه برای نقاشی پاپیهماشه هماهنگ است. تفاوتی که شمایلنگاری دورۀ قاجار نسبت به دورههای قبل دارد، این است که مضامین عامیانه در آن رواج یافته و انواع مضامین نقاشیهای آن در قالب کاشینگارهها، پردههای رنگ روغنی، عیدیسازی و چاپ سنگی مشاهده میشود. پرسشهای اصلی پژوهش عبارتنداز: 1- شمایلنگاری دورۀ قاجار بر آثار نقاشی زیرلاکی ازمنظر آیکونوگرافیک چگونه است؟ 2- عناصر بینامتنی در شمایلنگاری دورۀ قاجار برروی آثار لاکی چیست؟ مسأله اصلی، تحقیق در زمینۀ خوانش آیکونوگرافیک شمایلهای دورۀ قاجار بر آثار نقاشی زیرلاکی (پاپیهماشه) است. بههمین منظور در این مقاله، دو نمونۀ پُرکار از آثار نقاشی زیرلاکی با تأکید بر شمایلنگاری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و چگونگی روند شمایلنگاری در آنها بررسی، و تلاش شده است تا با شیوهای توصیفی-تحلیلی، به شناختی هرچه عمیقتر به نوع نگرش هنرمند نگارگر دستیابد. هدف تحقیق در شناسایی نقش مضامین رایج دورۀ قاجار در شمایلنگاری آثار مذکور است. بهمنظور رسیدن به این هدف، شناسایی منابع ادبی و تاریخی و هنری ضروری است. شناسایی منابع و گردآوری اطلاعات بهشیوۀ کتابخانهای و تجزیه و تحلیل اطلاعات بهشیوۀ کیفی بوده است. فرضیۀ پژوهش بر این اصل استوار است که تقریباً در تمامی آثار، اشارهها و نشانههایی برای رسیدن به داستانی دیگر یا بهعبارت درستتر به متن دیگر وجود دارد. یافتهها و نتایج حاکی از آن است که: در این آثار علاوهبر ویژگیهای رایج شیوۀ نقاشی قاجاری، میان متون ادبی، مذهبی و سیاسی و مضامین نقاشیهای زیرلاکی، روابط بینامتنی برقرار است، درواقع در تمامی نمونههای موردی اشارههایی ضمنی به متنهای ادبی، مذهب، اندیشه و خط فکری خاص دیده میشود.