اقلام جانبی پوشاک محلی مانند یک کلاه جزئی از لباس است و بیشک کلاهها از مهمترین اجزای پوشاک محلی و تاریخی زنان و مردان است. گستردگی و تنوع وسایل جنبی لباس ازجمله کلاهها باعث میشود که نتوان یکراه حل ساده و عمومی برای آنها ارائه داد. چنانچه اقلام جانبی پوشاک به شکل غیراصولی به نمایش گذاشته و یا انبار شوند، در اثر تاخوردگی، آلودگیهای محیطی، دمای نامناسب، وجود گردوغبار و نور نامناسب و غیره موجب میشود که به آثار آسیبهای جدی و جبرانناپذیری واردشده و موجب تغییر در بافت و شکل آنها شود. برخورد منحصربهفرد با آثار و انتخاب شیوه مناسب در حفاظت، نمایش و انبارش با توجه به جنس و فرم هر کلاه و نوع آسیب وارده میتواند عامل مهم حفاظتی بشمار آید. همچنین انبارش اصولی و بهرهگیری از روشهای نمایش مناسب میتواند کلاهها را از بسیاری از عوامل که منجر به تخریب آنها میشود محافظت کند، لذا این مقاله به توصیف عملیات انجامگرفته بر روی کلاههای مجموعه مردمشناسی میپردازد و حاصل این مطالعات منجر به اجرای طرح حفاظت مجموعه کلاههای مردمشناسی گردید. در این طرح پاکسازی سطحی و مکانیکی و نیز استحکامبخشی کلاهها انجامشده و در ادامه پیشنهادهای لازم در مورد نحوه مطلوب انبارش و نمایش این مجموعه ارائه گردید.
مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان بهترین مرجع برای مطالعه قالی دوره قاجار است. قالیهای مجموعه را میتوان در گروههای مختلف و بر اساس ابعاد، طرح، نقشه، منطقۀ بافت، جنس مواد اولیه، قدمت و دورۀ تاریخی طبقهبندی کرد. تعداد زیادی از قالیها بهویژه قالیهای بزرگ پارچه موجود سفارشی بافتهشدهاند. دراینبین قالی اهدایی سلطان عبدالحمید عثمانی به ناصرالدینشاه به دلیل برخورد خاصی که برای نگهداری و نمایش آن شده بود، بهعنوان نخستین نگرش موزهای به قالی حائز اهمیت است. روش تحقیق مطالعات کتابخانهای و میدانی دربارۀ قالیهای کاخ گلستان و قالی عبدالحمید و کاخ ابیض و همچنین بررسی تصاویر و مستندات موجود در مرکز اسناد کاخ گلستان بوده است.
نقاشی قهوه خانهای از جمله هنرهایی است که به اقتضای زمانی و نیاز جامعه روزگار در حدود یک قرن پیش در قهوه خانهها پدید آمد این سبک از نقاشی با پرداختن به موضوعات ساده و عامه پسند توانست خیلی زود راه پیشرفت و ترقی را پیش بگیرد و تبدیل به سبکی از تاریخ نقاشی ایران شود. در این پژوهش تلاش شده با مروری بر نقاشی قهوه خانهای نحوه نمایش این نقاشیها در موزهها اصول نمایش و نگهداری آنها شناسایی شود. عوامل شکلگیری ویژگیهای نقاشی قهوه خانهای و اصول نمایش و نحوه برخورد با آثار نقاشی ابعاد بزرگ در موزهها از جمله مواردی است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. روش جمعآوری اطلاعات در جهت اهداف این مقاله مروری روش کتابخانهای و میدانی بوده که با بررسی و مقایسه اطلاعات به دست آمده درباره نحوه نگهداری و نمایش نقاشیها به چگونگی نمایش آثار نقاشی بزرگ ابعاد و نگهداری آنها در موزهها میپردازد. با توجه به قدمت این نقاشیها، حفاظت مرمت و زنده نگه داشتن این سبک نقاشی امری ضروری است، حفاظت و مرمت آثار قهوه خانهای به دلیل موضوعات به کار رفته در آنها از دو بعد فیزیکی و معنوی مفهومی قابل بررسی است. این ابعاد مکمل یکدیگر هستند، بدون در نظر گرفتن بعد معنوی نقاشی صرفا طرح و رنگهایی روی تکیهگاه بوده و ارزش دیگری برای مخاطب ندارد. از این رو ارائه صحیح جنبه هنری و مفهوم نقاشی قهوه خانهای اهمیت زیادی در جهت زنده نگه داشتن این سیک از نقاشی ایرانی دارد.
موضوع بخشی از مطالعات معماری اسلامی آرایه های معماری هستند که در واقع جزو جداییناپذیر اثر معماری به شمار میروند. از جمله مهمترین آرایههای معماری دوره اسلامی در ایران دیوارنگارهها هستند که از جهات مختلفی میتوانند دارای ارزش باشند. دیوارنگارهها هم از نظر زیبایی و هم از نظر مفهومی میتوانند باعث ارتباط مخاطبان با آثار معماری شوند. برای حفظ آثار ارزشمند معماری در قدم اول نیاز به شناخت کامل و همه جانبه از این آثار است یک نقاشی تاریخی اگر دارای هویت مبهم باشد، برای مرمت و نمایش صحیح ابتدا باید شناخته شود تا بتوان مداخلههای صحیحی روی آن انجام داد و برای نمایش صحیح آن بتوان تصمیم درستی گرفت. در پژوهش حاضر یک نقاشی که بر روی پارچه بود از انبار کاخ هشت بهشت اصفهان یافته شده بود مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. هدف در این مطالعه شناسایی نوع نقاشی بود؛ زیرا در ابتدا تصور بر این بود که یک نقاشی سه پایهای است ولی پس از بررسی دقیق و مطالعات تطبیقی این نتیجه حاصل شد که در اصل این اثر یک دیوارنگاره بوده که در دهههای پیشین به روش استراپو (Strapon) از بستر جدا شده و بر روی پارچه چسبانده شده است. در این مقاله هدف این است که با شرح بررسیهای علمی بر روی اثر و مقایسه نقاشی روی کرباس و دیوارنگاره و انجام آزمایشهای گوناگون علمی همچون شیمیتَر EDS و FTIR بر روی رنگ زاها و ورق فلزی و چسب مورد استفاده برای چسباندن ورق فلزی به شناختی نسبی در خصوص نقاشی رسید. در ادامه بر اساس شناخت حاصل شده و با تکیه بر قوانین میراث فرهنگی و اصول و مبانی نظری مرمت برای مداخله مرمتی و نمایش صحیح اثر تصمیمگیری شد و عملیات اجرایی بر روی آن انجام شد.
طراحی پایه تعادلبخش برای اشیاء و بهخصوص اشیاء نامتعادل در ویترین موزهها اهمیت بسیاری دارد. این پایهها میتوانند بهعنوان بسترهایی که به نمایش آثار هنری و اشیاء ارزشمند تاریخی و فرهنگی کمک میکنند، عمل نمایند. هدف این مقاله طراحی و اجرای یک نمونه پایه برای کمک به ایستایی ظرفی است که از نظر ساختار فیزیکی تعادل مناسبی ندارد، از اینرو نمیتواند به شیوهای مناسب و امن بهگونهای که آسیبی برای آن نداشته باشد، در ویترین موزهای به نمایش گذاشته شود. در این راستا، یک نمونه ظرف سفالی مربوط به کاوشهای علمی دالماتپه که بهلحاظ ساختاری، ایستایی و تعادل لازم را نداشت، برای اجرای هدف این مطالعه، بهعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. در این فرایند، پس از سهبعدیسازی شئ، پایه متناسب و نگهدارندهای که بتواند تعادل و ایستایی لازم برای آن را ایجاد کند، طراحی و ساخته شد. نکته حایز اهمیت دیگر در این مقاله که پس از بررسی پیشینه موضوع در ارتباط با فناوریهای نوین مورد توجه قرار گرفته، بررسی و معرفی معیارها و ویژگیهایی است که برای اینکه این پایهها برای اشیاء مختلف کارایی داشته باشند، بایستی در فرایند طراحی و تولیدشان مورد توجه قرار گیرند. از جمله مهمترین آنها به ترتیب عبارتاند از: استفاده از مواد کمخطر برای ساخت این پایهها، تماس نداشتن پایه با اثر بهگونهای که موجب آسیب به آن نشود، توجه به ارزشهای زیباشناختی اثر از لحاظ هماهنگی رنگی و شکل پایه متناسب با ویژگیهای ظاهری و کاربرد اثر و در نهایت مقاومت کافی برای حفظ وزن و تعادل اثر.