جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای امامی

یاسین صدقی، سید محمدامین امامی، نصیر اسکندری دامنه،
دوره 1، شماره 1 - ( ویژه‌نامه شماره 1.1 1397 )
چکیده

در پژوهش حاضر سعی شده است تا با بررسی و مطالعه هفت قطعه از سفالینه‌های فرهنگ علی‌آباد (هزاره چهارم پ.م.) محوطه‌ی مختارآباد شهداد به بررسی و مطالعه‌ی شباهت‌ها و تفاوت‌های ساختاری و کانی‌شناسی آن‌ها، شناخت مواد خام و مصرفی و درنهایت منشأ و فن ساخت آن‌ها پی برد. برای این منظور از روش‌های مطالعه مقطع نازک پتروگرافی و پراش پرتو ایکس استفاده‌شده است. تمامی سفال‌ها دارای پتروفابریک مشابه و رسی ریزبلور همگن هستند. سفال‌ها از منظر کانی‌شناسی دارای دانه‌های مشابه قطعات کوارتز خردشده با لبه‌های تیز، پلاژیوکلاز با ماکل‌های پلی‌سنتتیک و فلدسپات، مسکویت با دانه‌های ریز، دانه‌های کربناته و آهکی هستند. با توجه به تشابه تمامی سفال‌ها باهم که دارای منشأیی واحد بوده، با مقایسه با رخنمون‌های زمین‌شناسی منطقه می‌توان منشأ بومی و محلی آن‌ها را مورد تأیید و تصدیق قرار داد.

 
 
مهدی رازانی، علیرضا باغبانان، سید محمدامین امامی،
دوره 1، شماره 2 - ( ویژه‌نامه شماره 1.2 1397 )
چکیده

هدف از این مقاله استفاده از مطالعات کیفی منتج شده از ارزیابی‌های محیطی و آزمون‌های میدانی برای ثبت وضعیت آسیب کنونی، تعیین مقاومت و سختی سنجی در سطوح بیرونی معماری صخره‌کند روستای تاریخی کندوان برای شناخت و درجه‌بندی مهم‌ترین عوامل آسیب بوده است. در همین راستا برای بخش نخست یعنی ثبت و ضبط وضعیت آسیب‌شناسی از برگه‌های ارزیابی محیطی و برای آزمون‌های میدانی کیفی از چکش اشمیت نوع L استفاده گردید. در همین راستا سراسر روستا به‌صورت پیمایش میدانی در قالب 143 نقطه موردمطالعه قرار گرفت. نتایج بررسی‌های فوق نشان داد عوامل انسانی مهم‌ترین عامل تخریب در کندوان است و میزان سختی سطوح معماری صخره‌کند در دستگاه‌های طبقه‌بندی سختی از ضعیف تا خیلی ضعیف درجه‌بندی می‌شوند. همچنین میزان این سختی با توجه به فرسایش شدید سطوح بیرونی خانه‌های سنگی بسیار محسوس است. بر اساس داده‌های این تحقیق منطقه روستا به نواحی کمتر هوازده، هوازدگی متوسط و هوازدگی شدید از منظر میزان مقاومت سطوح معماری صخره‌کند که خود گواهی برشدت تخریب است، انجام گرفت. نتیجتاً می‌توان تأیید کرد که نواحی که بیشتر با آب‌های جاری سروکار داشته‌اند با فرسایش و هوازدگی شدید مواجه هستند و برعکس نواحی کم ارتباط با مسیل‌های آب در دسته‌بندی کمتر هوازده قرار می‌گیرند.

سیدمحمدامین امامی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

در این پژوهش به مطالعه و مشاهده ریز ساختار مواد باستانی با استفاده از روش کاندولومینسانس میکروسکوپی پرداخته میشود. اهمیت این روش در شناسایی مواد تاریخی بر اساس مشاهده و تحلیل ساختارهایی است که در روشهای دیگر مطالعات میکروسکوپی قابل مشاهده نیستند. خصوصیت کاندولومینسانس مواد و مشاهده میکروسکوپی آن‌ها هم میتواند در راستای تحلیل فناوری تولید و هم در ارتباط با منشا مواد تاریخی مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش چند نمونه از سرامیک‌های پیش از تاریخی و تاریخی از مناطق هفت تپه چغازنبیل تخت جمشید و همچنین سنگهای بنای پاسارگاد مورد بررسی و مشاهده قرار گرفتند تعیین رژیم حرارتی و درجه حرارت پخت سفال بر اساس نوع مواد بلورین در ماتریکس سفال و تغییرات فازی حین پخت جهت تفسیر فناوری و منشأ مواد پرکننده سفال انجام می‌گیرد. از سوی دیگر شناسایی لومینسانس ایجاد شده توسط کانی‌های موجود در سنگ‌های کربنانه محوطه پاسارگاد و مشابهت آن با سنگ معادن احتمالی موجود در منطقه می‌تواند اطلاعات مفیدی در شناسایی منشا سنگ‌های به کار رفته در این بنا در اختیار گذارد. جهت پی بردن به کاربردهای کاندولومینسانس میکروسکوپی تمام مواد مورد مطالعه ابتدا با استفاده از روش‌های آزمایشگاهی معمول مانند میکروسکویی نوری پراش اشعه ایکس و مطالعات حرارتی جهت تعیین و نحوه تغییر فازهای بلورین و معدنی و مشخص کردن دمای پخت سفال‌ها مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تکمیلی بر اساس روش کاندولومینسانس میکروسکوپی حاکی از مشاهده روند تغییرات بلورین و نحوه حرارت دهی به ماتریکس سفال بر اساس نوع و کیفیت مواد خام اولیه به کار رفته و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن در بافت سفال است. همچنین مشاهده ریز ساختارهای سنگ بر اساس شیمی عناصر نادر در سنگ چینه‌شناسی و میکروفسیل‌های موجود در آن که به طور معمول قابل مشاهده نیستند اطلاعات مفیدی درباره مشابهت انواع سنگ‌های به کار رفته در بنای پاسارگاد با رختمون‌های سنگی از معادن اطراف پاسارگاد در اختیار قرار می‌دهد.

داود آقا‌علی گل، محمد لامعی‌رشتی، محمود مرادی، ملیکا یزدانی، سیدمحمدامین امامی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

شناسایی و اندازه‌گیری عناصر سازنده ترکیبات سفالینه‌های تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است. با بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه سفالینه‌های تاریخی می‌توان اطلاعات بسیار ارزنده‌ای در زمینه تعیین مواد اولیه مورد استفاده در ساخت و تنوع آن‌ها و همچنین فن‌شناسی این اشیاء تاریخی به دست آورد. در این پژوهش ۱۲ نمونه از سفال‌های مینایی و لاجوردینه دژ الموت که قدمت آن‌ها به سده 6-7 هجری قمری برمی‌گردد، با استفاده از روش‌های آنالیز با باریکه‌ی یونی مطالعه شده است. در این مطالعه ترکیبات عنصری بدنه، رنگ‌دانه‌های مختلف استفاده شده در نقاشی‌ها و همچنین لعاب زمینه با استفاده از روش میکروپیکسی اندازه‌گیری شده‌اند. همچنین ضخامت لایه زراندود به کار رفته بر روی سطوح تعدادی از این سفال‌ها نیز با استفاده از روش Micro-RBS مطالعه شده‌اند. مهم‌ترین اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به عناصر تشکیل دهنده و مواد اولیه‌ استفاده‌شده در ساخت بدنه، لعاب زمینه و نوع رنگ‌دانه‌ها در ترسیم نقوش سفال‌های مینایی و لاجوردینه است. اندازه‌گیری ضخامت لایه زراندود به‌کار رفته در این تزیینات نیز یکی دیگر از اهداف پژوهش است. براساس نتایج به‌دست آمده از بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه این سفال‌ها می‌توان دریافت که در ساخت نمونه‌های دژ الموت از منابع مختلف سیلیس و گدازآورها استفاده شده است. همچنین با بهره‌گیری از نقشه توزیع عنصری به‌دست آمده از روش میکروپیکسی، عامل عنصری ایجاد و تولید رنگ‌دانه‌های قرمز، سفید، لاجوردی و فیروزه‌ای به ترتیب؛ آهن، قلع، کبالت و مس مشخص شده‌اند. ضخامت لایه زراندود استفاده شده در تزیینات نیز از 300 تا 800 نانومتر در نمونه‌ها متغیر است.


صفحه 1 از 1