طاهره شیشهبری، حسین احمدی، دوره 1، شماره 1 - ( ویژهنامه شماره 1.1 1397 )
چکیده
از میان آثار تاریخی هنری دوره اسلامی، کتیبههای معماری به دلیل پیوند با فضای معماری جایگاه ویژهای یافتهاند و همواره موردتوجه متخصصان و منتقدان قرارگرفتهاند. این آثار ارزشمند با مصالح مختلف اجراشدهاند و بدون شک باگذشت زمان، دچار آسیب میشوند. موضوع حفاظت و مرمت کتیبهها همیشه از دغدغههای مهم جامعه مرمتگران بوده است چراکه باوجود برگزاری همایشها و گردهماییهای بسیار و تدوین اصول و نظریات متفاوت در زمینه مرمت، تاکنون دستورالعمل جامعی برای مرمت این دسته از آثار نوشتاری ارزشمند به دست نیامده و این موضوع باعث سردرگمی و اجرای شیوههای مختلف در برخورد با این آثار شده است. در پژوهش پیش رو به مرمتهای انجامشده در کتیبههای چند بنای شهر تاریخی یزد پرداخته بهبیاندیگر این پژوهش در پی بررسی اصول مطرح در حیطه مرمت و مبانی نظری آن است که چگونه در مرمت کتیبهها به کار گرفتهشده و با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی در این دسته از آثار، اصول موجود تا چه میزان میتواند در مرمت کتیبهها کارآمد باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فقدان معیار و اصول جامع برای مرمت این دسته از آثار باعث شده جامعه مرمت دچار سردرگمی شده و بعضی از مرمتها سلیقهای و گاهی بهاشتباه انجام شود. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه تحلیلی، با استناد به منابع کتابخانهای و تحقیق میدانی است.
آرمان رزم، حسین احمدی، عباس عابداصفهانی، دوره 1، شماره 2 - ( ویژهنامه شماره 1.2 1396 )
چکیده
آثار بسیاری که از محل زندگی اجتماعات قدیم در جرجان یافت شدهاند، نشاندهنده قدمت زندگی در این منطقه هستند. شواهد بسیاری از اهمیت جرجان در دوران تاریخی، ازجمله هخامنشی، ساسانی و سلوکی در کتیبههای مربوط به آن دوران یافت میشود. در دوره سلجوقی، جرجان مهد علم، ادب، هنر و صنعت شمال ایران و در صنایع شیشهگری، سفالگری و فلزکاری و بهکارگیری لعاب روی سفالینهها از مراکز مهم کشور بوده است. استفاده از نقوش سیاه و لعاب فیروزهای در اشیاء سفالی کاوششده در جرجان بهوفور دیده میشود. در این پژوهش سه نمونه از سفالهای دارای این نوع لعاب در منطقه جرجان، ازلحاظ فنشناسی مورد بررسی قرار گرفتند و روش ساخت و مواد بهکاررفته در آنها مطالعه شد. در این راستا با استفاده از روشهای میکروسکوپ دیجیتال، میکروسکوپ نوری پلاریزان، میکروسکوپ الکترونی روبشی و آنالیز پراش پرتو ایکس ، به شناخت لعابها پرداخته شد. با توجه به تصاویر میکروسکوپی از مقطع نمونهها، شیوه اجرای لعاب از نوع زیرلعابی است و سه لایه برای ایجاد لعاب قابل مشاهده است. ابتدا یک لایه شیریرنگ که انگوب نامیده میشود، روی سطح سفال ایجادشده و سپس نقوش سیاهرنگ روی آن اجرا شدهاند و در نهایت یک لایه لعاب شفاف فیروزهای تمام سطح را پوشانده است.
مطالعه و بررسی آثار قرآنی به دلیل احترام و قداست در میان مسلمانان، دارای اهمیت فراوانی است طور یکه ارزش تاریخی، فرهنگی و مذهبی اینگونه آثار، اهمّیت حفاظت و نگهداری آنها را دوچندان میکند. اثر مورد بررسی در این پژوهش یک نمونه قرآن طوماری متعلق به مسجد حاج رحیم شهر تبریز است. بنا بر تحقیقات میدانی صورتگرفته و اظهارات هیئتامنای مسجد، این طومار در زمان نامعلومی بهعنوان نذر یا طلسم داخل دیوار مسجد قرار داده شده بود و در سال 1350 هجری شمسی طی عملیات بازسازی مسجد از میان دیوار کاهگلی کشف شده است. در طی این پژوهش به بررسی و شناخت فن و تکنیک ساخت کاغذ و مرکب بکار رفته در اثر، پرداخته شده است. در راستای این هدف به شناسایی نوع الیاف و آهار کاغذ و مرکبهای بکار رفته در اثر از جمله مرکب سیاه، قرمز و رنگدانه طلایی و در نهایت چسب بکار رفته در محل اتصال اوراق به یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. تمامی شناساییهایی که در این پژوهش صورت گرفته با استفاده از روشهای شیمیتر است به جز تشخیص نوع چسب مورد استفاده در ابتدا و انتهای اوراق که از روش دستگاهی طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه استفاده شده است. نتایج، گویای استفاده از الیاف کتان و کهنه پارچه و آهار پلیساکاریدی برای تهیه کاغذ و مرکب سیاه کربنی، رنگدانه روناس برای مرکب قرمز و ترکیبات اکسید مس برای رنگ طلایی است. همچنین چسب بکار رفته در ابتدا و انتهای اوراق چسب سریش تشخیص داده شد.
عاطفه شکفته، حسین احمدی، مهدی یزدی، دوره 2، شماره 1 - ( Special issue 1398 )
چکیده
محوطههای باز تاریخی ساخته شده از سنگ در ایران تعداد نسبتاً محدودی در مقایسه با دیگر آثار شامل میشوند، اما این آثار باقی مانده اهمیت والایی از جهت ارزش، قدمت و ناگفتههایی که در آنها مستتر است، دارند. از آنجایی که عموماً این محوطههای سنگی در ایران قدمتی حدودا دو هزار ساله دارند، مدت زمان زیادی در معرض عوامل آسیبرسان قرار گرفتهاند. اطلاعات در خصوص انواع عوامل آسیبرسان و الگوهای تخریبی آنها به شکلی پراکنده در مقالات و کتب عموماً به زبان انگلیسی وجود دارند که دسترسی آنها برای کارشناسان حوزه حفاظت و مرمت آثار تاریخی محدود است. در این پژوهش سعی شده است که با جمع آوری هدفمند اطلاعات حاصل از تحقیقاتی که تا کنون بر روی سنگهای محوطههای باز انجام شده، اقدام موثری در راستای روشن ساختن همه جنبههای تخریبی سنگهای رسوبی کربناته که بخش اعظمی از محوطههای باز ایران را تشکیل دادهاند، صورت گیرد. بدین ترتیب با استفاده از منابع کتابخانهای به معرفی عوامل آسیبرسان محیطی و الگوهای تخریبی رایج در محوطهها با شرایط اقلیمی و صنعتی مشابه پرداخته میشود. از مطالعات معلوم گشت که بر خلاف تصور تنها "عوامل محیطی" از فاکتورهای تخریب در سنگهای رسوبی نیستند بلکه خواص فیزیکی و شیمیایی ذاتی (درونی) سنگ نیز در امر تخریب بسیار تاثیرگذار است. در بین عوامل تخریبی شیمیایی و فیزیکی، عوامل شیمیایی مخرب به جهت اینکه منجر به انحلال و یا تغییر ماهیت سنگ میشوند از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
محوطههای باز تاریخی ساخته شده از سنگ در ایران تعداد نسبتاً محدودی در مقایسه با دیگر آثار شامل میشوند، اما این آثار باقی مانده اهمیت والایی از جهت ارزش، قدمت و ناگفتههایی که در آنها مستتر است، دارند. از آنجایی که عموماً این محوطههای سنگی در ایران قدمتی حدودا دو هزار ساله دارند، مدت زمان زیادی در معرض عوامل آسیبرسان قرار گرفتهاند. اطلاعات در خصوص انواع عوامل آسیبرسان و الگوهای تخریبی آنها به شکلی پراکنده در مقالات و کتب عموماً به زبان انگلیسی وجود دارند که دسترسی آنها برای کارشناسان حوزه حفاظت و مرمت آثار تاریخی محدود است. در این پژوهش سعی شده است که با جمع آوری هدفمند اطلاعات حاصل از تحقیقاتی که تا کنون بر روی سنگهای محوطههای باز انجام شده، اقدام موثری در راستای روشن ساختن همه جنبههای تخریبی سنگهای رسوبی کربناته که بخش اعظمی از محوطههای باز ایران را تشکیل دادهاند، صورت گیرد. بدین ترتیب با استفاده از منابع کتابخانهای به معرفی عوامل آسیبرسان محیطی و الگوهای تخریبی رایج در محوطهها با شرایط اقلیمی و صنعتی مشابه پرداخته میشود. از مطالعات معلوم گشت که بر خلاف تصور تنها "عوامل محیطی" از فاکتورهای تخریب در سنگهای رسوبی نیستند بلکه خواص فیزیکی و شیمیایی ذاتی (درونی) سنگ نیز در امر تخریب بسیار تاثیرگذار است. در بین عوامل تخریبی شیمیایی و فیزیکی، عوامل شیمیایی مخرب به جهت اینکه منجر به انحلال و یا تغییر ماهیت سنگ میشوند از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
یاسر حمزوی، حسین احمدی، دوره 3، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
در ایران هنوز دیوارنگاره بومپارچه بهعنوان گروهی از هنر نقاشی که بهصورت جداگانه مورد مطالعات گسترده و دقیق قرار گیرد شناخته نشده است. به این دلیل، مداخلات حفاظتی که بر روی اینگونه آثار در گذشته انجام شده، مورد بررسی قرار نگرفته و اطلاعات کمی در این مورد در دسترس است. در این راستا ابتدا مطالعاتی برای شناخت تعدادی از دیوارنگارههای بومپارچه در خارج از ایران انجام شده و در ادامه بررسیهایی در حوزه مداخلات مرمتی اینگونه آثار در خارج از ایران صورت گرفته است. پس از دریافت اطلاعات درباره حفاظت از دیوارنگارههای بومپارچه خارج از ایران، روشهای حفاظت از دیوارنگارههای بومپارچه در ایران مطالعه و بررسی شده است که در پایان، مقایسه، تحلیل و نتایج این پژوهش ارائه شده است. هدف مقاله پیش رو دستیابی به چگونگی یا روشهای مداخلات مرمتی دیوارنگارههای بومپارچه است. دادههای پژوهش حاضر در یک بررسی کتابخانهای و مطالعه میدانی گردآوری شده است و این پژوهش با روشی تحلیلی-تطبیقی سامان یافته است. تحقیق حاضر از نظر هدف یک پژوهش توسعهای و از نظر روش، یک تحقیق کیفی است. باید به این نکته توجه داشت که آفرینش این شیوه نمایش نقاشی روی کرباس در کشورهای خارجی که مورد بررسی قرار گرفته بهصورت کاملاً سامانمند و طی یک پروسه طولانیمدت و روشمند نسبت به آثار مشابه در ایران بوده است، اما تنوع فنی در دیوارنگارههای بومپارچه ایران نسبت به آثار خارجی بیشتر است و این میتواند یکی از دلایل تنوع بیشتر مداخلات مرمتی در ایران باشد. تنوع بالا در شیوه اجرا و موضوع سبب مشکلاتی در حوزه تصمیمگیریهای حفاظتی و میزان و نوع مداخلات مرمتی دیوارنگارههای بومپارچه شده است؛ زیرا برخی آثار بررسی شده در این تحقیق به اشتباه بهعنوان نقاشی روی کرباس شناخته میشود که در حوزه مداخله ناصحیح حفاظتی این مسئله باید حل شود.
محسن محمدی آچاچِلویی، حسین احمدی، کامبیز پورطهماسبی، دوره 3، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
چوب، مادهای آلی است که در ساخت آثار تاریخی مختلف به کار رفته است. بسیاری از آثار چوبی در فضای باز و تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارند. یکی از مهمترین عوامل تخریب این آثار در اقلیمهای خشک و نیمهخشک، هوازدگی و تخریب فتوشیمیایی است. لازم است راهکارهای مختلف برای حفاظت از اینگونه آثار مطالعه شود. با توجه به ویژگیهای نانوذرات اکسید روی، این ماده بهعنوان تیمار حفاظتی چوب در برابر تخریب فتوشیمیایی ناشی از هوازدگی مطالعه شد. نمونهسازی با استفاده از چوب صنوبر (Populus alba L.) بهعنوان گونه پرکاربرد در آثار تاریخی ایران انجام گرفت و نمونهها با سوسپانسیون نانواکسید روی در ایزوپروپانول به روش آغشتگی تیمار شدند. آزمون هوازدگی براساس دستورالعمل ASTM ۲۵۶۵-۹۹ در سه مرحله زمانی ۳۰۰، ۸۰۰ و ۲۰۰۰ ساعت انجام شد. نمونهها با استفاده از سنجش کاهش جرم، pH متری، رنگسنجی و طیفسنجی مادونقرمز تبدیل فوریه ـ انعکاس کل تضعیفشده (ATR-FTIR) ارزیابی شدند. نتایج نشان میدهد که این تیمار از تغییرات بصری چوب در برابر هوازدگی جلوگیری نمیکند؛ هرچند تغییرات چندان شدید نبوده است. این تیمار تأثیر هوازدگی را در چوب کند میکند، اما از تخریب ساختاری جلوگیری نمیکند. در طول زمان و در صورت ادامه روند هوازدگی، کارکرد اصلی نانوذرات اکسید روی، یعنی جذب نور فرابنفش بهتدریج و در اثر واکنشهای شیمیایی با اجزای شیمیایی چوب و محصولات تخریب اولیه، از دست میرود. به همین دلیل در طولانیمدت کارایی لازم را نخواهد داشت.
حسن خسروی خافتری، حسین احمدی، محمدحسن طالبیان، دوره 3، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
برنامه مدیریت حفاظت محوطههای تاریخی به دلیل گستردگی و پیچیدگی مسائل یک محوطه تاریخی امری بسیار پیچیده است. برخی منشورهای بینالمللی مانند منشور بورا، مدلهای برنامهریزی مارتا دماس، برنارد فیلدن، میشل سالویان، مایکل پیرسون و یوکا یوکهلتو در این خصوص دستورالعملهایی ارائه کردهاند. مدلهای استاندارد و عمومیتر دیگری نیز جهت برنامهریزی یک مجموعه وجود دارد که مهمترین آنها استفاده از شیوه استراتژیک و جدول SWOT است. در این پژوهش این سوالات اساسی مطرح است که: برنامهریزی مدیریت حفاظت محوطههای تاریخی چه اهمیتی دارد و شیوه مناسب جهت تدوین آن چیست؟ این پژوهش از لحاظ هدف یک پژوهش توسعهای و عملی بهحساب میید. روش حل مسئله به شکل «فرضیهای ـ قیاسی» در انجام این پژوهش مدنظر است. چارچوب نظری پژوهش بر اساس سه دسته مختلف اطلاعات شامل: منشورهای بینالمللی، تجربههای جهانی و مدلهای استاندارد برنامهریزی است. در ادامه اطلاعاتی در زمینه محوطه موردمطالعه (شهرمحوطه باستانی استخر)، ارائهشده است و درنهایت با استفاده از مدل تحلیلی (SWOT) سیاستگذاریهای اصلی جهت برنامهریزی حفاظت محوطه از قبیل تعیین حرایم و معرفی عمومی و ارتباط با جامعه به عنوان اصلیترین نیازهای محوطه معرفی گردیده است. هدف اصلی این مقاله معرفی برنامهریزی مدیریت محوطههای تاریخی بهعنوان یک ابزار مدیریتی و یک تخصص کلیدی در حوزه حفاظت میراث فرهنگی است.
استحکامبخشی و آبگریزی مواد و مصالح سازنده تاریخی و به ویژه سطح سنگهای تاریخی یکی از مداخلات حساس و چالشبرانگیز در حوزه حفاظت آثار فرهنگی است که نیازمند بررسیهای دقیق و تحقیقات جامع برای کاهش عوارض جانبی احتمالی است. این اقدامات بهویژه زمانی ضرورت پیدا میکند که آثار سنگی در فضای باز در معرض تخریب و فرسایش عمیق قرار گرفته یا دچار تغییرات سطحی قابلتوجهی شده باشند که میتواند به از بین رفتن زیبایی و انسجام ساختاری آنها منجر شود. در صورت عدم مداخله بهموقع، عوامل فرسایشی به لایههای عمیقتر اثر نفوذ کرده و خطر فروپاشی کامل را به دنبال خواهند داشت. در این پژوهش، عملکرد سه نوع پوششدهنده صنعتی مبتنی بر سیلان/ سیلوکسان شامل واکر 290، واکر 3003 و لانگ لایف در فرآیند پوششدهی مصالح سنگی ارزیابی شده است. در اینباره ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی و بهویژه خصوصیات آبگریزی این مواد بر روی سطح سنگ مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که هر سه ماده خاصیت دافع رطوبت دارند، اما مواد لانگلایف و واکر 290 به دلیل ایجاد پیوند مناسبتر با سطح سنگ، عملکرد بهتری از خود نشان دادند. این یافتهها میتواند راهنمایی مؤثر برای انتخاب مواد مناسب در پروژههای حفاظتی آثار تاریخی ارائه کند و از تخریب زودهنگام این میراث ارزشمند جلوگیری نماید.