مصالح ساختمانی، بهویژه سنگ، نقش بنیادینی در شکلگیری سبکها و هویت معماری ایفا میکنند. باوجود پیشینهی طولانی استفاده از سنگ در معماری ایران، این ماده کمتر بهصورت مستقل و تحلیلی در مطالعات سبکشناسی مورد بررسی قرارگرفته است. معماری سنگی، از نخستین فضاهای طبیعی مانند غارها تا فضاهای دستکند زیستی در اقصی نقاط ایران تا بناهای شاخص حکومتی و آیینی در اعصار مختلف تاریخی تا دوران معاصر، بستر ارزشمندی برای بازشناسی نسبت میان مصالح، فناوری ساخت و تحول سبکها فراهم آورده است. این مقاله کوتاه باهدف معرفی چارچوبی دستهبندیشده برای معماری سنگی ایران، بر لزوم بازخوانی این شاخه از منظر سبکشناسی تأکید دارد در این مقاله ضمن توجه به دلایل مهجور ماندن موضوع به بررسی نقش حالت های مختلف سنگ در شکل گیری تنوع چشمگیری از انواع مصالح ساختمانی اشاره دارد و ساحت های استفاده از سنگ در معماری را به منظور سبکشناسی معماری سنگی در ایران فارغ از حکومتها و دورههای تاریخی مورد بررسی قرار میدهد.
مفهوم مرمت از زمان نیاز بشر به بازیابی کارایی اشیاء مورد استفاده در زندگی روزمره و نیز تعمیر و بازسازی بناهای پیرامون خود، شکل گرفت. بهتدریج با گسترش دانش بشری، شکل گرفتن درک تاریخی و اهمیت یافتن حفظ ارزشهای فرهنگی و تاریخی، این نیاز ساختارمند شده و به تدریج بهسوی انجام اقداماتی با رویکرد تاریخی، هنری، فلسفی و علمی گسترش پیدا کرد. کشور ما ایران هم بهواسطه غنای فرهنگی و تاریخی و نیز تعدد آثار و معماریهای ارزشمند خود، در این جریان طی طریق کرده و به آنچه امروز از مرمت میشناسیم دست یافته است. آنچه ما امروز از واژه مرمت در ایران میشناسیم، رویکردی علمی به حفاظت مادی و معنوی، معرفی و بازیابی ارزشهای تاریخی-فرهنگی یک اثر یا بنای تاریخی است که سرآغاز شکلگیری آن به حدود ۵۲ سال پیش بازمیگردد؛ زمانی که اولین آزمایشگاه علمی مرمت در موزه ایران باستان شکل گرفت. این فعالیت، در سال ۱۳۵۶ بهوسیله افراد فعال در سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی و در کنار فعالین این حوزه در خارج از ایران رشد و گسترش پیدا کرد تا در نهایت با همکاری دانشگاه فارابی بهعنوان یک رشته دانشگاهی تحت عنوان "حفاظت و مرمت آثار تاریخی-فرهنگی" در شهر اصفهان بنیان نهاده شد. این رشته با افزایش تعداد علاقهمندان به آثار تاریخی و بازگشت ایرانیانی که در خارج از کشور آموزش دیده بودند، گسترش یافته و هر روز بر تعداد فارغالتحصیلان آن افزوده شد؛ اما اینکه این افراد چگونه فعالیتهای خود را در چارچوب اجتماعی و اقتصادی دنبال کردند و آن را از شکل یک رشته دانشگاهی به حرفهای کاربردی تبدیل کردند، موضوعی است که در این یادداشت به آن پرداخته شده است.
سکههای تاریخی به عنوان یکی از مهمترین اسناد مادی تمدنهای گذشته نه تنها ارزش مالی دارند بلکه شواهد زندهای از تاریخ فرهنگ هنر و اقتصاد دوران مختلف هستند. در ایران با پیشینهای غنی و تمدنی که به بیش از ۲۵۰۰ سال میزند سکهها نقش مهمی در بازشناسی هویت ملی و فرهنگی ایفا میکنند با این حال حفاظت و مرمت این گنجینههای تاریخی به ویژه در مجموعههای خصوصی کشور با چالشهای متعددی روبرو است. این یادداشت به بررسی این چالشها و راهکارهای ممکن برای حفظ این میراث ارزشمند میپردازد.
هدف از این نوآوری، ارزیابی نانو ذرات صمغ کتیرا، بهینهسازی جهت استحکامبخشی و بازگرداندن قوای مکانیکی و پایداری به اسناد کاغذی تاریخی است.روش و رویکرد پژوهش، کاربردی بوده و به روش تحلیلی- مقایسهای است که شامل یافتهاندوزی و گردآوری اطلاعاتاز طریق آزمایشهای مرتبط با موضوع پژوهش چون آزمونهای pH سنجی، مقاومت مکانیکی، آنالیز SEM، آنالیز پتانسیل زتا جهت بررسی عمق نفوذ و پایداری بالا و رنگ سنجی روی نمونهها بوده است. نانو ذرات کتیرا با درصدهای وزنی مختلف استحصال شده و جهت بالابردن میزان pH آن، هیدرواکسیدکلسیم و جهت افزایش انعطاف پذیری، گلیسرول به آن افزوده شد. تیمار حاصل روی نمونههای کاغذی اسپری شده و سپس تحت پیرسازی رطوبت- دما به شماره استاندارد 4706-ISIRI به مدت 12 روز کامل و پیرسازی نور به شماره استاندارد 3e02-6819ASTMDبه مدت 6 روز کامل قرار داده شد. نتایج نشان دادکه در آزمونpH سنجی، pH نمونههای تیمار شده قبل و بعد از پیرسازی نسبت به نمونه شاهد افزایش یافته و در محدوده قلیایی قرار گرفتهو بهعبارتی تا 40% افزایش داشته است. آنالیز SEM، پیوند فیزیکی الیاف شکسته را گزارش داد. آنالیز مقاومت مکانیکی نمونهها قبل و بعد از پیرسازی، در نمونههای روزنامه، افزایش نیروی 3 تا 15% بسته به میزان صمغ مصرفی را نشان داد. نتیجه آنالیز رنگسنجی، عدم تغییرات رنگ و کدورت ماده استحکام بخش را اعلام نموده است. در آنالیز پتانسیل زتا، اندازه ذرات ماده، 4.5 تا 5 نانومتر به دست آمده که عمق نفوذ بالا و پایداری را در جهت استحکامبخشی نشان میدهد.
این یادداشت به بررسی کتاب "تعامل مرمت و تاریخ معماری در ایران" نوشته ذات الله نیکزاد پرداخته است. نویسنده اشاره میکند که این کتاب با تأکید بر رابطه میان مرمت و تاریخ معماری، به ضرورت حفاظت از آثار معماری بهویژه از منظر فهم و انتقال پیام نهفته در آنها پرداخته است. نویسنده معتقد است که مرمت باید فراتر از یک عمل اجرایی صرف، بهعنوان یک فرآیند تفسیری و پژوهشی در نظر گرفته شود که هدف آن فهم معماری و تاریخ آن است. مرمتگران باید از علوم مختلف بهرهمند شده و علاوه بر هنر، درک صحیحی از تاریخ معماری و سازندگان آثار تاریخی داشته باشند. مختاری تأکید دارد که مرمتگران باید در کنار مهارتهای علمی و فنی، به تاریخنگاری و درک فرهنگی آثار معماری بپردازند و این درک باید در فرآیند مرمت بهکار گرفته شود. تاریخ معماری باید در تعامل با مرمتهای انجامشده بهطور دقیق مستند و ثبت شود تا اطلاعات دست اول برای پژوهشگران فراهم گردد. در نهایت، مختاری ضمن بررسی کتاب مرمتگر را بهعنوان امانتدار تاریخ و علم معماری معرفی کرده و معتقد است وی باید در فرآیند مرمت، با دقت و مسئولیت، اطلاعات و شواهد تاریخی را حفظ کرده و در اختیار نسلهای آینده قرار دهد. کتاب تعامل مرمت و تاریخ معماری در ایران توجه به اهمیت این رویکرد جدید در مرمت را نشان میدهد که باید بهعنوان اولین گام در پژوهشهای مرمتی و تاریخ معماری ایران در نظر گرفته شود.