جستجو در مقالات منتشر شده



مهدی رازانی، علیرضا باغبانان، سید محمدامین امامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از این مقاله استفاده از مطالعات کیفی منتج شده از ارزیابی‌های محیطی و آزمون‌های میدانی برای ثبت وضعیت آسیب کنونی، تعیین مقاومت و سختی سنجی در سطوح بیرونی معماری صخره‌کند روستای تاریخی کندوان برای شناخت و درجه‌بندی مهم‌ترین عوامل آسیب بوده است. در همین راستا برای بخش نخست یعنی ثبت و ضبط وضعیت آسیب‌شناسی از برگه‌های ارزیابی محیطی و برای آزمون‌های میدانی کیفی از چکش اشمیت نوع L استفاده گردید. در همین راستا سراسر روستا به‌صورت پیمایش میدانی در قالب 143 نقطه موردمطالعه قرار گرفت. نتایج بررسی‌های فوق نشان داد عوامل انسانی مهم‌ترین عامل تخریب در کندوان است و میزان سختی سطوح معماری صخره‌کند در دستگاه‌های طبقه‌بندی سختی از ضعیف تا خیلی ضعیف درجه‌بندی می‌شوند. همچنین میزان این سختی با توجه به فرسایش شدید سطوح بیرونی خانه‌های سنگی بسیار محسوس است. بر اساس داده‌های این تحقیق منطقه روستا به نواحی کمتر هوازده، هوازدگی متوسط و هوازدگی شدید از منظر میزان مقاومت سطوح معماری صخره‌کند که خود گواهی برشدت تخریب است، انجام گرفت. نتیجتاً می‌توان تأیید کرد که نواحی که بیشتر با آب‌های جاری سروکار داشته‌اند با فرسایش و هوازدگی شدید مواجه هستند و برعکس نواحی کم ارتباط با مسیل‌های آب در دسته‌بندی کمتر هوازده قرار می‌گیرند.

مهدیه شاکری مقدم، رضا خنجری دولت‌آبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

 نمونه موردمطالعه یک‌کاسه سنگی است و مربوط به فصل دوازدهم حفاری در شهر سوخته سیستان بین سال‌های 1376 تا 1387 هجری شمسی است که از گمانه (NFB) و تدفین 8509 به‌دست‌آمده است. اغلب آثار و مصنوعات تولیدشده سنگی در گذشته با استفاده از رخام گچی (آلاباستر) و رخام آهکی (مرمر) صورت می‌گرفته و مهم‌تر اینکه از نظر ظاهر نیز بسیار شبیه به هم هستند. لذا با بررسی و شناسایی ساختار سنگ به‌صورت نمونه‌برداری و تهیه مقاطع نازک (پتروگرافی)، نتایج یک ساختار آهکی و لایه‌لایه است و دو کانی کلسیت و آراگونیت را در نمونه نشان می‌دهد که حاکی از مرمرین بودن ظرف مورد نظر است. در خصوص فنّاوری ساخت اشیاء مرمرین، با توجه به شواهد موجود از رد ابزار در ظرف موردمطالعه، به یک سری از ابزارآلات مانند چکش، تیشه، قلم، مته، اسکنه، اره و مواد ساینده که در ساخت ظروف سنگی کاربرد داشته‌اند می‌توان اشاره نمود.

فاطمه حاجیان، حامد امیرخانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

استفاده از روش‌های تحلیلی، که در ابتدا در علم مواد توسعه یافت، برای اشیاء هنری و باستانی گسترش یافت تا به مرمتگران و باستان‌شناسان امکان کسب اطلاعات در مورد ترکیب مواد را بدهد. این اطلاعات به پاسخگویی به سؤالاتی درباره فرآیند تولید مصنوعات، شیوه زندگی و فرهنگ مناطق موردمطالعه کمک می‌کند. همچنین، این بررسی‌ها برای حفاظت، مرمت، تعیین اصالت و سابقه مرمت اشیاء باستانی مفید است. علاوه بر این، میراث فرهنگی به دلیل اثرات مخرب آلودگی محیطی و عوامل طبیعی در حال تخریب است. تخریب آثار تاریخی در فضای باز شناخته‌شده است، اما حتی آثار نگهداری شده در موزه‌ها و کتابخانه‌ها نیز در معرض زوال هستند. این پدیده‌ها باید به‌طور کامل مطالعه شوند تا فرآیند تخریب درک شده و روش‌هایی برای پیشگیری یا کاهش سرعت آن توسعه یابد.
طی بیست سال گذشته، پراش پودری پرتو
X برای توصیف مواد بلورین و غیر بلورین باستانی، تاریخی و هنری مانند سرامیک، فلزات، محصولات خوردگی، سرباره، سنگ، ملاط، رنگ‌دانه (مواد کاملاً یا تا حدی بلورین)، سلولز، کاغذ، چوب، پاپیروس، شیشه‌های باستانی و موزاییک (مواد غیر بلورین یا تا حدی بلورین) به‌طور گسترده استفاده‌شده است.

عبدالبصیر حسین‌بُر، حسام اصللانی، اسحاق منصوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

کتیبه صخره‌ای که پایه اصلی شکل‌گیری موضوع این پژوهش است، در منطقه پیرغار، به دستور رهبران جنبش مشروطه‌خواهی بختیاری در روستای ده‌چشمه بر روی صخره‌ای حجاری شده است. وضعیت کنونی نگهداری این یادمان چندان مطلوب نیست؛ لذا بررسی و مطالعه دقیق این کتیبه، با توجه به ارزش‌های تاریخی و فرهنگی آن، به‌منظور شناخت و حفاظت اصولی ضرورت دارد. بر اساس مطالعات توپوگرافی و میدانی، کتیبه‌ها بر اثر جریان آب‌های سطحی و یخبندان دچار فرسایش و ریختگی شده‌اند. از مهم‌ترین منابع سطحی مؤثر می‌توان به تجمع برف و ریزش‌های جوی در بالای کوه، وجود جریان‌های فصلی روی سطوح شیب‌دار منتهی به آثار، و یخبندان در فصول سرد اشاره کرد که منجر به فرسایش، ریختگی و آسیب‌های جدی به کتیبه‌ها می‌شود. این بررسی در قالب یک پژوهش کمی و با روشی مبتنی بر مطالعات میدانی، بررسی‌های محیطی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. برای این منظور، ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی و ابزارهای GIS و RS، منطقه محل استقرار کتیبه‌ها شناسایی شد و اطلاعات به‌دست‌آمده با توجه به جبهه و جهت آسیب‌ها ارزیابی گردید. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، چگونگی تخلیه رواناب‌ها از حوزه، عملیات هیدرولوژی، نسبت ارتفاع هر حوزه، مدل رقومی ارتفاعی، شیب، جهت شیب، حوضه‌ها، زیرحوضه‌ها، محل خروج آبراهه‌ها و جهت جریان آب در منطقه به‌دست آمد. این اطلاعات در جهت آسیب‌شناسی و حفاظت پیشگیرانه کتیبه‌های مذکور مؤثر خواهد بود.

امیرحسین مجتهدزاده،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

علاقه ایرانیان به گوهرها و سنگ‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی، ریشه‌ای چند‌هزارساله در فرهنگ و تاریخ این مرزوبوم دارد و همین امر باعث شده تا با توجه به منابع معدنی و فتوحات تاریخی، گنجینه عظیمی از زیورآلات و گوهرهای بی‌مانند به‌عنوان سرمایه ملی و فرهنگی در اختیار کشور قرار گیرد. اما امروزه با توجه به یافته‌های جدید و پیشرفت‌های صورت‌گرفته در حوزه گوهرها و کانی‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی، شرایط لازم برای نگهداری، حفاظت و نمایش این سرمایه کم‌نظیر و ارزشمند دستخوش تحولات و پیشرفت‌های جدیدی شده است که لزوم پیاده‌سازی و توجه به این الزامات در کشور از ضروریات این شاخه به‌شمار می‌رود و صیانت از اصالت و ماهیت این نمونه‌ها را به جهت ارزش مثال‌زدنی آن‌ها واجب می‌نماید. در این پژوهش کاربردی تلاش شده تا در حوزه گوهرها، با شناخت تحولات و معرفی مبانی جدید مورد استفاده در سطح بین‌الملل، به تشریح شرایط و استانداردهای نوین جهانی موجود در این شاخه پرداخته شود و آن‌ها مورد بررسی قرار گیرند. گوهرها می‌توانند منشأ آلی یا معدنی داشته باشند و به‌صورت خام، تراش‌خورده، و همچنین به‌صورت نمونه‌هایی با پیشینه تاریخی یا اقلام معاصر در معرض نمایش قرار گیرند. به این گروه می‌توان گوهرهای پیاده و گوهرهای سوارشده بر روی زیورآلات را نیز اضافه نمود. این امر دامنه متنوع آثار موجود را به‌خوبی نشان می‌دهد. بنا بر دسته‌بندی‌های عنوان‌شده، امروزه تلاش می‌شود تا شرایطی ایده‌آل و متناسب با نوع نمونه‌ها تعیین و پیاده‌سازی شود. نوع نور، نحوه نمایش، چگونگی مرمت گوهرها، و همچنین شرایط دما و رطوبت از جمله مواردی هستند که بر کیفیت و ماهیت نمونه‌ها تأثیر مستقیم می‌گذارند و بقا و پایداری آن‌ها را در طول زمان تضمین می‌کنند. فراهم کردن بستر مناسب و کنترل تمامی موارد فوق، دوام و پایداری گوهر و ارزش آن را تضمین خواهد کرد.

مهدی رازانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

حفاظت از نقاشی‌های دیواری  بر روی اندودهای گچی که در کاوش‌های باستان‌شناسی کشف می‌شوند، به‌ویژه آن‌هایی که با شیوه‌های آبرنگی، تمپرا یا رنگ روغنی اجرا شده‌اند، مستلزم شناخت عمیق ویژگی‌های گچ و تعامل آن با عوامل محیطی است. گچ، به‌عنوان سولفات کلسیم دی‌هیدرات(CaSO·2HO)، ماده‌ای با ساختار بلورین و متخلخل است که به دلیل حساسیت بالا به رطوبت، دما و عوامل بیولوژیکی، چالش‌های منحصربه‌فردی در فرآیند مرمت ایجاد می‌کند. این ویژگی‌ها، همراه با تنوع در لایه‌های رنگی و بست­های آلی یا روغنی، نیاز به رویکردهای حفاظتی چندجانبه دارد. در این یادداشت ضمن تلاش در مساله مند کردن موضوع به صورت کلی به برخی چالش­ها و راهکارهای عمومی اشاره شده است.

پارسا پهلوان، حمید فدایی، استفانیا منزی، ماریا کیارا بینیوزی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

بر‌اساس نیازهای مرمتی در محوطه جهانی پاسارگاد، با در نظر گرفتن ملاحظات پایداری، سازگاری، بازگشت‌پذیری و اقتصادی سه گروه ملات طراحی شدند. برای این مهم، ملات‌های آهکی هوایی با آهک میکرونیزه و استاندارد به‌همراه افزودنی ارگانیک به‌منظور هماهنگی با رطوبت نسبی پایین استان فارس انتخاب شدند. ملات‌های طراحی‌شده، در مقیاس آزمایشگاهی در بیش از صد نمونه ساخته شدند و براساس برنامه زمان‌بندی، توزیع شبکه تخلخل، نفوذپذیری در برابر بخار آب، پایایی و کربوناسیون سنجیده شدند. از آنجا که پارامترهای تأثیرگذار بر ملات در اقلیم طبیعی از محیط آزمایشگاهی بیشتر و پیچیده‌تر است، تمام روند ساخت ملات و انجام آزمون‌ها در اقلیم پاسارگاد تکرار شد تا تأثیر تفاوت اقلیم و آزمایشگاه بر کارایی ملات‌های مرمتی نیز مطالعه شده باشد. روش انجام این پژوهش تجربی و نظری است؛ بخش تجربی در آزمایشگاه و سایت به ساخت نمونه ها و انجام آزمون ها مترتب است. امکان سنجی تناسب این ملات‌ها با ابنیه تاریخی و مقایسه ویژگی های ملات ها در آزمون ها با مطالعات و پژوهش های موجود به روش نظری انجام شده است. مقایسه نتایج آزمون‌های شبکه تخلخل و رفتار آب و بخار آب ملات‌های این پژوهش با ملات‌های استاندارد مرمتی دنیا، به ظرفیت بالای ملات‌های آهکی هوایی بوم‌آورد در کارکرد مرمتی در اقلیم استان فارس اشاره دارد.

مبینا میهمی، دانیال هرندی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

عکس از اسناد مهم در زمینه بازیابی تصویری فرهنگ و تمدن گذشته در تاریخ معاصر به شمار می‌رود، تغییرات ساختاری در عکس‌های تاریخی با توجه به عوامل مؤثر بر آن‌ها در طول زمان منجر به آسیب‌های متعددی می‌شود. این آسیب‌ها می‌تواند موجب تغییرات زیبایی‌شناختی در آن گردد. بر این اساس هدف از این گزارش، ارائه فرآیند حفاظتی صورت گرفته بر روی سه قطعه عکس مربوط به دوره قاجار است. عکس‌ها دچار آسیب‌هایی مانند چرکی و جای لکه آب، تخریب ژلاتین سطح، پارگی و اسیدیته بالا بودند. بدین منظور از آب مقطر، الکل، استون برای پاک‌سازی آلودگی‌های سطحی استفاده شد. همچنین از هیدروکسید کلسیم به دو صورت خشک و در حامل آب‌‌مقطر برای اسیدزدایی پشت مقوای بکار گرفته شد. همچنین از مقوای بدون اسید (فری اسید) و همچنین کاغذ تیشو موزون‌سازی شده به برای جبران قسمت‌های مفقود همراه با چسب کلوس‌‌جی استفاده شده است و در نهایت جهت محافظت بهتر تمامی عکس‌ها پاسپارتو شدند.

حمید فدایی، علی اقراء،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

به منظور مستندسازی میراث فرهنگی از نوع غیرمنقول آن، ابزار و روش‌های متنوعی وجود دارد (Malinverni et al., 2016). هر یک از این ابزار و روش‌ها، بسته به شرایط و ویژگی‌های اثر و همچنین با توجه به مقیاس و دقت مورد نیاز، به‌کار گرفته می‌شوند (Balletti & Guerra, 2015). روش‌های سنتی مستندنگاری مانند ترسیم با دست آزاد، نقشه‌کشی، عکاسی از شیوه‌های اولیه و پایه‌ در ثبت آثار هستند. استفاده از این روش‌ها علاوه بر زمان‌بر بودن، به نیروی انسانی زیادی نیازمند است و معمولاً ثبت جزییات زیاد از این طریق ناممکن است (Hassani, 2015). ناکارآمدی روش‌های سنتی در مستندسازی سه‌بعدی و یکپارچه آثار میراث فرهنگی از یک‌سو و پیشرفت علوم و فنّاوری اخذ داده رقومی از سوی دیگر، محققین را بر آن داشته که درصدد یافتن روش‌هایی سریع، غیر مخرب و کم‌هزینه و ابزارهایی متناسب با ویژگی‌های این آثار برآیند تا از آن‌ها برای اخذ و ذخیره دیجیتالی اطلاعات دقیق و صحیح و مدیریت پایدار مستندات استفاده کنند (زینال‌پور و دیگران، 1400؛ Gagliolo et al., 2017).
در گذشته تصاویر هوایی در سنجش از دور برای کاربردهای باستان‌شناسی و در شناسایی برخی ویژگی‌ها که بر روی زمین قابل دیدن نبودند استفاده می‌شد(رازانی و دیگران، 1400). به‌کارگیری فناوری‌های فتوگرامتری و سنجش از دور در شناسایی ویژگی‌های باستان‌شناسی مرتبط با زمین همچنان کارآیی دارد (مالیان و دیگران، 1396؛ Egitto, 2013). در دهه‌های اخیر با توسعه فن‌آوری‌های نوین، حوزه میراث فرهنگی با ورود انواع ابزار و شیوههای جدید اعم از فتوگرامتری با لیزر اسکن، مستندنگاری با پهپاد، واقعیت مجازی و غیره روبه‌رو است Grussenmeyer et al., 2018, 305)).
در این میان، مستندنگاری پهپاد مبنا، روش جدیدی است که به‌صورت مستقل یا در ترکیب با سایر روش‌های مستندنگاری، به‌طور گسترده‌ای در مدل‌سازی سه‌بعدی میراث فرهنگی بهره‌برداری می‌گردد. امروزه استفاده از سامانه فتوگرامتری با استفاده از پهپاد و دستگاه‌های پروازی بدون سرنشین که قابلیت هدایت از دور را دارند، توانسته‌اند در مستندنگاری محوطه‌ها و بناهای میراثی اطلاعات قابل‌توجهی را برای حفاظت و نگهداری آن­ها در اختیار متخصصین قرار دهند. فتوگرامتری با استفاده از پهپاد تلفیقی از فتوگرامتری هوایی و فتوگرامتری برد کوتاه است که در آن یک حسگر اخذ داده، شامل دوربین و یا هر وسیله دیگر اخذ داده، بر روی یک سکوی پرواز بدون سرنشین (Unmanned Arial Vehicle-UAV) نصب می‌شود و از ارتفاع کم، داده‌ها اخذ می‌گردند. در این شیوه مستندنگاری، پایین بودن ارتفاع پرواز باعث خواهد شد تصویر با قدرت تفکیک مکانی و کیفیت محتوای بالاتر برداشت گردد؛ بنابراین با استفاده از این تصاویر می‌توان اطلاعات سه‌بعدی دقیق‌تری از سطح زمین تولید نمود (Everaerts, 2018).

فضه رحیمی، نسرین نوحی‌باباجان،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

تخت آلودگی بیولوژیکی آثار کاغذی یکی از مهمترین آسیب‌هایی است که علاوه بر اینکه باعث آسیب به کاغذ می‌شود میتواند باعث مشکلاتی برای حفاظتگران و مرمتگرانی شود که در تماس نزدیک با این آثار هستند؛ بنابراین شناسایی نوع آلودگی در این آثار از مهمترین اقداماتی است که در امر حفاظت و مرمت باید بدان توجه کرد. از این رو در این مقاله به شناسایی نوع آلودگی بیولوژیکی در مجموعه آثار به دست آمده از امامزاده محمد تفرش پرداخته شده است. دربهای اولیه نشان از وجود شواهد آلودگی بیولوژیک از حمله لکه‌های حاصل از فعالیت عوامل بیولوژیکی بود این لکه‌ها در نتیجه فرسودگی زیستی در این آثار به وجود می‌آیند که باعث کاهش کیفیت ساختاری و هنری آن‌ها می‌شود جهت بررسی آلودگیهای بیولوژیکی بر روی آثار کاغذی نمونه‌برداری از بخش‌های مشکوک به آلودگی انجام و بر روی محیط‌های کشت سایرودکستروز آگار جهت بررسی آلودگی قارچی) و نوترینت آگار جهت بررسی آلودگی باکتریایی کشت شد. پس از انکوباسیون کلونی‌های رشد کرده مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند نتایج حاصل از شناسایی کلونی‌های قارچی و باکتریایی جداسازی شده در این مطالعه حاکی از آلودگی آثار مورد بررسی با انواع قارچ‌ها از جمله پنی سیلیوم اسپرژیلوس کلادوسپوریوم، مخمرها و همچنین باکتری‌های متعلق به خانواده اکینومیست‌ها و باسیلوس‌ها بود.

مریم دارا،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

صخره نیشته‌ای به خط میخی اورارتویی در قراجه‌لو در اسفند ۱۴۰۰ گزارش شده است. محوطه قراجه‌لو در استان آذربایجان شرقی در ده کیلومتری جاده اهر به مشکین شهر و دو کیلومتری جنوب شرقی روستای شاهوردی قشلاق واقع است. این محوطه پیشتر بررسی و شناسایی شده و همچنین مورد حمله حفاران قاچاق قرار گرفته است. کتیبه میخی اورارتویی با رسم‌الخطی نگاشته شده که در ابتدای دوران پادشاهی اورارتوها و همچنین در نیمه دوم آن استفاده می‌شده است. از آن روی که کتیبه‌های اورارتویی دیگر نزدیک محوطه به آرگیشتی دوم تعلق دارد شاید بتوان رسم‌الخط آن را به آن دوران نسبت داد. کتیبه آسیب فراوان دیده که از آن جمله هستند گلسنگ رطوبت ریختگی فرسایش و ساییدگی شدید این آسیب‌ها قرائت کتیبه را دشوار کرده است. کتیبه قراجه‌لو در سال ۱۴۰۱ در کنفرانس بین‌المللی اورارتو و ورای آن معرفی و مقاله آن در انتظار انتشار در مجموعه مقالات کنفرانس است.

هلیا شکری‌پور، حمیده صادری اسگوئی، سجاد فردوسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

حفاظت از میراث زمین‌شناختی، به‌عنوان بخشی ارزشمند از میراث طبیعی، نیازمند نگاهی فراتر از اقدامات فنی است و باید بر پایه درک ارزش‌های منتسب به این میراث انجام شود. هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای حفاظت از میراث زمین‌شناختی بر اساس رهیافت مدیریت ارزش‌محور است. برای این منظور، با استفاده از روش استدلال منطقی و مرور ادبیات نظری، مفاهیم کلیدی مرتبط با ارزش، اهمیت، نظریه ناهمسانی شناختی و اصول مدیریت ارزش‌محور مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها نشان می‌دهد که میراث زمین‌شناختی دارای مجموعه‌ای از ارزش‌های علمی، زیبایی‌شناسی، فرهنگی، اکولوژیکی، آموزشی و اقتصادی است که این ارزش‌ها، درک اهمیت آن را ممکن می‌سازند. از آنجا که گاه میان نگرش افراد نسبت به اهمیت این میراث و رفتار آن‌ها در عمل فاصله وجود دارد، نظریه ناهمسانی شناختی در این چارچوب به کار گرفته شد تا شکاف میان باور و رفتار ذی‌نفعان شناسایی و تحلیل شود. بر اساس چارچوب پیشنهادی پژوهش، سه اصل کلیدی رویکرد مدیریت ارزش­محور شامل شفاف‌سازی، همگانی‌سازی و همسوسازی، به‌عنوان راهبردهایی برای کاهش ناهمسانی شناختی و افزایش هم‌راستایی میان ذی­نفعان مختلف (جامعه محلی، گردشگران و متخصصان) پیشنهاد گردید. حفاظت از میراث زمین‌شناختی در این چارچوب، نه صرفاً اقدامی فیزیکی، بلکه فرآیندی است که در بستر تعاملات ارزشی، شناختی و رفتاری سامان می‌یابد. چنین رویکردی به‌ویژه در بسترهایی چون میراث زمین‌شناختی، که ماهیتی چندوجهی و پیچیده دارند، امکان آن را می‌دهد تا حفاظت از این میراث نه تنها علمی و تخصصی، بلکه مردمی، پایدار و مؤثر باشد. چارچوب پیشنهادی پژوهش می‌تواند مبنایی برای تدوین سیاست‌ها، طراحی برنامه‌های آموزشی و تقویت مشارکت اجتماعی در حفاظت از میراث زمین‌شناختی در مقصدهای گردشگری فراهم آورد.

عاطفه فاضل، وجیهه آوای،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

گروه بزرگی از سفالینه‌های دوران اسلامی، سفال‌های لعاب پاشیده و نقش‌کنده هستند که به لحاظ تاریخی و فنی از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. این مطالعه با هدف بازسازی فناوری ساخت لعاب پاشیده در دوره اسلامی ایران، به بررسی فرآیند شکل‌گیری و مراحل فنی تولید این تکنیک می‌پردازد. دو پرسش اصلی تحقیق به این شرح است؛ فرآیند شکل‌گیری لعاب پاشیده در ایران به چه صورت بوده است؟ چگونه می‌توان مراحل بازسازی فنی لعاب پاشیده را انجام داد؟. روش تحقیق از نوع کاربردی و از روش تاریخی و آزمایش‌های تجربی جهت ساخت نمونه‌ها استفاده شده است. در جامعه آماری پژوهش، تعداد 10 نمونه به روش هدفمند انتخاب شده و مراحل تولید و مواد اولیه به کار رفته مورد واکاوی دقیق‌تری قرار گرفته است. طبق نتایج پژوهش حاضر، سفال‌های لعاب پاشیده که در مراکز مهمی چون نیشابور، ری، جرجان، تخت سلیمان، تپه منار بلقیس، شاه‌کوه الموت، سیراف، دهلران و شوش کشف شده‌اند، به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: ظروف با تزئینات رنگی پاشیده شامل رنگ‌های سبز، آبی، زرد و ارغوانی و ظروفی که تکنیک اسگرافیاتو را با نقش‌های هندسی، گیاهی و جانوری نشان می‌دهند. همچنین در این تحقیق، برای ساخت گلابه سفید، از ترکیب اکسید سرب 20% (سرنج) و 80% کائولن استفاده شده است. فرآیند انتقال طرح بر سطح بدنه از طریق خراش و برداشتن گلابه سفید از روی بدنه رسی ظرف انجام شده است. پخت بدنه در دمای 750-800 درجه سانتی‌گراد صورت گرفته و برای نقاشی زیر لعابی، از لعاب‌ به رنگ‌های زرد عسلی، زرد تیره، سبز روشن، سبز تیره و ارغوانی با نسبت‌های مشخص از ۸% و ۱۵% اکسید آهن، ۸% و ۱۲% اکسید مس و ۱۴% اکسید منگنز استفاده شده است. پس از آن، لعاب شفاف بر روی سطح نهایی با فرمول 50% اکسید سرب و 50% سیلیس در دمای 900-850 درجه سانتی‌گراد پخته شده است.

علی شهابی‌نژاد، هادی لوک‌زاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

دستگاه زمان‌سنجی مجموعه مدرسه رکنیه که مشهور به رصد وقت و ساعت است در سال 725 ه.ق در محدوده کنونی میدان وقت و ساعت یزد به سفارش سید رکن‌الدین ساخته شد. این دستگاه مکانیکی که بر پایه انرژی سیال آب بود، قابلیت نمایش ساعات مختلف روز و تقویم سالیانه را داشت و یکی از دستاوردهای شاخص تاریخ علم و فناوری ایران محسوب می‌شود. هر چند این دستگاه که نوعی برج جهت تعیین وقت (تقویم سالیانه) و ساعت (زمان‌سنجی روزانه) بوده تا دوره تیموری و در زمان تألیف دو کتاب مهم تاریخی محلی یزد یعنی تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد برقرار بوده، اما پس از این دوره، مجموعه رکنیه و رصد مشهور آن رو به زوال رفته و از دوره صفویه تا کنون اثری از آن باقی نمانده است. با این حال آنچه کتب تاریخ محلی یزد در وصف این بنا آورده‌اند نشان از عظمت و پیچیدگی و ظرایف فنی این دستگاه برای نمایش اوقات و ساعات دارد. با توجه به اهمیت این دستگاه، پژوهشگران متعددی در مطالعات خود به آن اشاره کرده‌اند، اما تا کنون این دستگاه بازآفرینی نشده و هیچ تصویر و سندی از شمایل و اجزای عملکردی آن تهیه نشده بود. به همین منظور در سال 1401 طرح بازآفرینی این دستگاه با حمایت شرکت آب منطقه‌ای یزد در دستور کار قرار گرفت و با همکاری مشترک شرکت مزدآباد و دانشگاه یزد در سال 1403 به انجام رسید. در بازآفرینی این دستگاه برای اولین بار شمایل کلی این دستگاه همراه با تمام عناصر عملکردی اصلی آن بازآفرینی و نحوه عملکرد هر یک از اجزای ساعت به منظور نمایش اوقات و ساعات شامل چرخ چوبین، خانه‌های ساعت در روز و شب، سازوکار گوی و طاس و سنج، منار علم و منار خروس نمایش داده شده است. علاوه بر این، نمونه کوچک مقیاس این دستگاه که قابلیت نمایش تمام عملکردهای اصلی ساعت را منطبق با سازوکار تاریخی خود دارد ساخته شده است و در موزه آب یزد به نمایش گذاشته شده است. در این نوشتار تلاش شده تا ضمن معرفی مستندات تاریخی پژوهش، شرحی از فرایند پژوهش و بازآفرینی دستگاه و توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد عناصر گاهنگاری در این ساعت ارائه شود.

امین‌اله کمالی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

استان یزد به دلیل داشتن منابع معدنی متنوع و سابقه طولانی فعالیت‌های متالورژیکی از دوران پیش‌تاریخ تا معاصر، یکی از مراکز اصلی فلزکاری کهن در فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود. محوطه ذوب فلز دهانه لشکر واقع در نزدیکی روستای رباط پشت‌بادام در جریان مطالعات زمین‌شناسی منطقه شناسایی شد و برای نخستین بار مورد مطالعه قرار گرفت. از این محوطه با مساحت ۱۴۰ مترمربع، ۱۰ نمونه سرباره جمع‌آوری شد که ۴ نمونه تحت مطالعات پتروگرافی و ۴ نمونه تحت آنالیزهای شیمیایی به روش ICP-OES قرار گرفتند. نمونه‌های مورد بررسی ویژگی‌های ماکروسکوپی مشخصی شامل رنگ سبز تیره تا سیاه، مورفولوژی نامنظم، بافت متخلخل تا متراکم و ابعاد ۲-۷ سانتی‌متر داشتند. مطالعات پتروگرافی نشان داد که سرباره‌ها عمدتاً از کانی‌های فایالیت (FeSiO)، پیروکسن و فازهای شیشه‌ای تشکیل شده‌اند و دارای بافت‌های اسپینی‌فکس و پورفیری هستند که حاکی از نرخ سرمایش سریع و تبلور ناقص مذاب است. همچنین بررسی مقاطع صیقلی حضور فازهای سولفیدی مس شامل بورنیت (CuFeS)، کوولیت (CuS) و مس نیتیو (Cu) را در این سرباره‌ها نشان می‌دهد. نتایج آنالیزهای شیمیایی نشان داد که میانگین غلظت مس 96/1درصد وزنی و روی 88/0 درصد وزنی است که بیانگر استفاده از کانسارهای پلی‌متال Cu-Pb-Zn به‌عنوان مواد خام اولیه است. میانگین اکسید کلسیم (CaO) ۲۴ درصد، نشان‌دهنده استفاده از سنگ‌های کربناته (احتمالاً آهک و دولومیت) به‌عنوان فلاکس برای تنظیم گرانروی و کاهش دمای ذوب است. ترکیب شیمیایی سرباره‌ها دمای ذوب متوسط ۱۱۰۰-۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد را نشان می‌دهد که با استفاده از فلاکس‌های سیلیسی و کربناته برای بهبود جداسازی فلز سازگار است. مطالعه حاضر بر اساس نتایج مطالعات پتروگرافی و شیمیایی سرباره‌ها، شواهدی از چرخه صنعت فلزکاری کهن در این محوطه ارائه می‌دهد. پرسش‌های اصلی تحقیق شامل نوع فلزات استخراج‌شده و فرآیندهای متالورژیکی به‌کار رفته بود. بر اساس یافته‌ها، این محوطه عمدتاً جهت استخراج مس مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. گرچه برای تاریخ‌گذاری دقیق شواهد سطحی کافی به‌دست نیامده، اما مطالعات پتروگرافی و شیمیایی نشان‌دهنده استفاده از فناوری‌های متالورژیکی پیشرفته با قابلیت دستیابی به دماهای ۱۱۰۰-۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد و به‌کارگیری سیستم فلاکس‌های ترکیبی (سیلیسی-کربناته) برای بهینه‌سازی فرآیند احیا و جداسازی فلز است.

اورینب نظریان، محمد مرتضایی، آرمان شیشه‌گر، رضا شعبانی‌صمغ‌آبادی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

سکه‌های طلا از مهم‌ترین مواد باستان‌شناختی است که از دوران تاریخی در مناطق مختلف ایران ضرب شده‌اند. با مطالعات روشمند ساختار بیرونی و درونی سکه‌ها، علاوه بر احراز هویت تاریخی و تعیین اصالت، در زمینه‌ی کاربرد رویکردهای تحلیلی در رفع ابهامات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوره‌های مختلف تاریخی اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش، سه عدد سکه‌ی طلا از ضرابخانه‌های مختلف از مجموعه سکه‌های زرین سلطان ابوسعید بهادر، فرمانروای ایلخانی، موجود در مخزن موزه ملی مورد مطالعه باستان‌شناختی و باستان‌سنجی قرار گرفت. در گام نخست، با هدف دسترسی به مستندات احراز هویت و شناسایی عناصر تشکیل‌دهنده سطح بیرونی، مراحل مستندنگاری و خوانش نقوش و خط‌نگاره‌ها و توزین و اندازه‌گیری قطر سکه‌ها انجام شد. در گام بعدی و در مهم‌ترین مرحله پژوهش، به‌منظور شناسایی ساختار درونی سکه‌های مورد مطالعه، آنالیز عنصری فلز سکه به‌منظور شناسایی ساختار متالورژیکی سکه‌ها انجام شد. در این مرحله بر روی نمونه‌ها آزمایش غیرمخرب پیکسی انجام شد. این آزمایش روشی غیرمخرب با حساسیت تحلیلی بالا و همچنین ابزاری علمی، دقیق و کاربردی برای تجزیه‌وتحلیل سکه‌های تاریخی می‌باشد. آنالیز با کاربرد شتاب‌دهنده و اندوگراف پژوهشکده فیزیک و شتابگرها در آزمایشگاه انرژی اتمی ایران انجام شد. پس از دستیابی به داده‌های ریزساختار اصلی، از آن‌جا که درصد ناخالصی نقش مهمی در تعیین عیار سکه‌های طلا دارد، بنابراین با هدف تعیین میزان خلوص، با تمرکز بر داده‌های ریزساختار ناخالصی، درجه خلوص و تغییرات عیاری در هر سه سکه با کاربرد روش آمار تحلیلی- استنباطی و بهره‌گیری از نرم‌افزار SPSS مدل واریانس یک‌طرفه داده‌ها استخراج و به‌منظور دقت بالا در نتایج حاصله، تفاوت در شاخص‌های توصیفی با انجام آزمون توکی داده‌های به‌دست‌آمده آزمایش گردید.


صفحه 1 از 1