مطلوب است برای ارائه تعریفی از عبارات حفاظت و مرمت، قبل از پرداختن به تعریف واژه مرمت که در ادبیات تخصصی این رشته در ایران شناخته شدهتر است، به تعریف حفاظت بپردازیم. از نظر نگارندگان اگرچه معانی متفاوتی از این دو واژه درک میشود، اما حفاظت در جایگاهی کلانتر واژه مرمت را نیز در بر میگیرد. حفاظت به معنای لغوی نگهداری و پاسداری از سوی جامع غیرمتخصص شناخته شده است. اما آیا متخصصین حفاظت نیز آن را اینگونه میشناسند. حفاظت در ادبیات تخصصی این رشته ذیل دو عنوان حفاظت پیشگیرانه و حفاظت مداخلهگرانه تقسیم بندی و تعریف شده است. حفاظت پیشگیرانه بهعنوان مجموعهای از اولین واکنشهای بالقوه و بالفعل نسبت به یک اثر، شامل اقداماتی است که لزوم انجام هرگونه دخل و تصرفی در شواهد مادی و معنوی یک اثر را کاهش داده و/ یا حذف میکند. این واکنشها که عموماْ در ارتباط با زمینه قرارگیری و محیط پیرامون هر اثر شکل میگیرد، نیازمند مستندسازی و پایش مداوم ویژگیها، شرایط اثر و محیط آن است. بنابراین، تا زمانی که اقداماتی که ما ذیل مفهوم حفاظت پیشگیرانه طراحی و اجرا میکنیم، ضامن حفظ وضعیت اولیه اثر باشد، نیازی به ورود به مرحله حفاظت مداخلهگرانه نیست. اما حفاظت مداخلهگرانه چیست؟ براساس آنچه این عبارت در بطن خود دارد، میتوان آن را معادلی برای واژه مرمت دانست که چهارچوب و مقتضیات مشخصی دارد و ذیل مفهوم این کلمه تبیین خواهد شد. حفاظت مداخلهگرانه به معنای ورود به اقدامات عملی در ارتباط با کالبد فیزیکی اثر، در حدودی است که به پایداری وضعیت موجود آن و حفظ ارزشهای باقیمانده کمک کند. این اقدامات معمولاً با کمک گرفتن از مواد و روشهای مختلف و بدون تلاش برای بازگردانی ارزشهای از دسترفته اثر انجام میشود. همانطور که اشاره شد،مرمت واژهای است که طی سالیان متمادی تعاریف مختلفی برای آن ارائه شده است. این اصطلاح، در ادبیات عامه با معانی چون؛ تعمیر، اصلاح و کار نیککردن سابقهاش به قرون میانی اسلامی برمیگردد، اما در طی تقریباً ۵۰ سال اخیر با ورود و رشد دانش تخصصی این رشته و نفوذ ادبیات بینالمللی این حوزه، معادلهای دیگری مانند باززندهسازی و احیاء تا بازسازی و غیره جایگزین معانی قبلی شده است؛ اما آن تعریفی که متخصصان حفاظت و مرمت به آن معتقدند در یک کلمه خلاصه نمیشود. از نظر متخصصان حفاظت و مرمت، مرمت یعنی اقدامی روشمند و پویا با احترام بهمنظور سازنده، منظر نگریسته و نظرگاه نگرندگان که مرمتگر در نقش فرد عامل وظیفه دارد با شناسایی و غربال خواستهها و تمایلات سازندگان، نگرندگان و آیندگان، با حداقل مداخله آن را به فعل در آورد. مرمت همواره اقدامی مداخلهگرانه است و در وضعیت اولیه یک اثر دارای سلسلهای از ارزشها، تغییر ایجاد میکند. گرچه برگشتپذیری بخشی از این تغییرات است، اما تلاش مرمتگر بر آن است که بخش دیگر از این تغییر که ناشی از بهکارگیری مواد و مصالح مختلف است را با رعایت قاعده برگشتپذیری یا حداقل عدم محدودسازی درمان مجدد انجام دهد. اقدام مرمتی در برخورد با آثار مختلف متعلق به دورههای تاریخی، فرهنگها و بافتهای اجتماعیگوناگون، میتواند صورتهای گوناگونی پیدا کند. چنانچه مرمت یک اثر حاصل از کاوشهای باستانشناسانه با یک اثر مردمشناسانه متفاوت است؛ و این مبانی علمی و اخلاقی مرمت است که در طراحی و ترسیم این صورت، ما را بهگونهای هدایت میکند تا هر اثر، روش مرمت خاص خود را داشته باشد. نکته دیگری که وجود دارد این است که در پارهای اوقات، با توجه به مبانی علمی مرمت یک اثر نمیتوان از لزوم انجام مطالعات آسیبشناسانه و فنشناسانه در طراحی صورت اقدام مرمتی چشمپوشی کرد؛ بنابراین ضرورت پیدا میکند که از انواع روشهای آزمایشگاهی (ترجیحاً غیرتخریبی) برای مطالعه اولیه اثر بهمنظور طراحی روش برخورد و انتخاب مواد بهره ببریم. حفاظت و مرمت رویکردی علمی منجر به اقدام در مورد آثار تاریخی- فرهنگی (اشیاء هنری، موزهای و باستان شناسی، بناها و بافتهای تاریخی، آرایههای معماری) است که بنا به تشخیص فرد عامل و نیاز اثر، مبتنی بر مبانی و اصول علمی و اخلاقی این رشته به صورت منحصربفرد نمود مییابد. برخی از اصول اولیه و پایه علمی و اخلاقی در این رشته که بدون لحاظ کردن آنها نمی توان قدم در این راه گذاشت عبارتند از:
مستندسازی تمام اقدامات مرتبط با اثر و محیط پیرامون آن؛
پایش وضعیت اثر در تمام طول عمر آن از زمان کشف؛
تلاش برای شناسایی، حفظ و معرفی تمامی ارزشهای مرتبط با کالبد مادی و فرامادی اثر و محیط پیرامون آن؛
تلاش در جهت حفاظت پیشگیرانه و در صورت ضرورت حداقل مداخله در کالبد فیزیکی اثر؛
تلاش برای برگشتپذیر بودن اقدام و مواد انتخاب شده برای مداخله در اثر؛
تلاش در پایداری اقدام مرمت با در نظر گرفتن رویکردهای مراقبتی در نگهداری اثر.
از طرفی با بررسی تاریخچه ورود این حوزه دانشی در ایران که بهتدریج موجب بینیاز شدن ما از متخصصین بینالمللی در عرصههای عملیاتی این رشته شد، میتوان به ایجاد نـخستین کارگاه حفاظت و مرمت آثار تاریخی حدود سال ۱۲۵۸ه.ش (اواخر قرن ۱۹ میلادی) در قلعه شوش توسط باستانشناسان فرانسوی اشاره کرد. این فرایند در ساختار اداری کشور با تشکیل نخستین هستۀ موزه ملی ایران (۱۲۹۵ش/۱۹۱۷م) در یکی از اتاقهای مدرسۀ دارالفنون گسترش یافت، که در ادامه منجر به تأسیس ادارۀ عتیقات (۱۲۹۷ش/۱۹۱۸م)، و ادارۀ کل باستانشناسی (۱۳۰۷) شد. این تغییرات موجب شد کهموضوع حفاظت از آثار و بقایای تاریخی بهصورت ساختارمند در دستور کار قرار گیرد، و با تدوین قانون بلدیه (۱۲۸۶.ش) و در ادامه قانون مجلس شورای ملی راجع به حفظ آثار ملی (۱۳۰۹) چهارچوب قانونی پیدا کند. شکلگیری این ساختار و قوانین، بهتدریج لزوم تربیت و بهکارگیری نیروی متخصص و کارآمد در داخل کشور را ایجاد کرد، و به این ترتیب در سال ۱۳۵۶ رشته مرمت آثار تاریخی در مقطع ارشد در دانشگاه فارابی بنیانگذاری شد. در ادامه با تکمیل چرخه آموزش دانشگاهی، و برپایی این رشته در مقاطع کارشناسی (۱۳۶۴) و دکتری (۱۳۸۶) هر روز بر تعداد دانشآموختگان این رشته افزوده شد. براساس آمارهای تقریبی موجود در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰۰ مرمتگر اشیاء و بناهای تاریخی با تحصیلات دانشگاهی و دانشآموخته تجربی مشغول به فعالیت و خدمت به میراث فرهنگی کشور هستند.