[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: مقالات در دست انتشار :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
برای نویسندگان::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات نشریه::
::
بانک‌ها و نمایه‌ها
ju پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)
ju مرکز منطقه‌ای اطلاع‌رسانی علوم و فناوری (ایران ژورنال) (RICeST)
ju انجمن علمی باستان‌شناسی ایران (Soia)
ju سامانه اطلاعات پژوهشی ایران (Irisweb)
ju Google Scholar
ju (Crossref (DOI
ju Wikidata (Wiki)
ju ISSN Portal (ISSN O.)
ju ISSN Portal (ISSN P.)
ju پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)
ju پایگاه تخصصی مجلات نور (Noormags)
ju بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)
ju پرتال جامع علوم انسانی
ju پرتال نشریات پژوشگاه میراث‌فرهنگی (Richt)
ju پایگاه نشریات علمی-دانشگاهی ایران (پانتا)
ju سامانه جامع رسانه‌های کشور (وزارت ارشاد)
..
شبکه‌های اجتماعی علمی

ju آکادمیا (Academia)
ju لینکدین (Linkedin)
ju ریسرچ‌گیت (ResearchGate)
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای خلیج‌فارس

علیرضا خسروزاده، سیامک سرلک،
سال 2، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

محوطه‌های باستان‌شناختی بسیار اندکی مربوط به دورۀ ساسانی در جنوب‌شرق و سواحل خلیج‌فارس کاوش شده، بنابراین مجموعۀ سفالی با تاریخ‌گذاری مطمئن ساسانی در این ناحیه معرفی نشده است. به همین دلیل شناسایی محوطه‌های ساسانی جنوب‌شرق و سواحل خلیج‌فارس بسیار مشکل و مجموعۀ سفال تاریخ‌گذاری‌شدۀ دقیق مربوط به دورۀ ساسانی برای درک دورۀ ساسانی این منطقه لازم است. سفال در دورۀ ساسانی همچون دورۀ اشکانی محلی بوده و هر منطقه از ایران سبک و ویژگی‌های سفالی خاصی دارد. هدف این مقاله پرداختن به این مسأله و معرفی یکی از گونه‌های شاخص سفال ساسانی جنوب‌شرق ایران براساس سفال‌های به‌دست‌آمده از بررسی‌ها و کاوش‌های انجام‌شدۀ جنوب‌شرق ایران و سواحل جنوبی و شمالی خلیج‌فارس است. این گونه که به نام سفال نارنجی ظریف منقوش یا «نامُرد» مشهور است، پراکندگی گسترده‌ای در سواحل شمالی و جنوبی خلیج‌فارس و جنوب‌شرق ایران دارد. این گونه تنها از کاوش‌های انجام‌شده در محوطه‌ها‌ی کوش، مِلیحا و اِددور در امارات متحده، تپه‌یحیی در بافت کرمان و تَم‌مارون در میناب به‌دست آمده است، ولی شمار زیادی از این‌ گونه در بررسی‌های انجام‌شده در این مناطق نیز یافت شده است. سفال گونۀ نامُرَد دو گونه است؛ یک گونۀ آن مربوط به اواخر دورۀ اشکانی و گونۀ دیگر مربوط به اوایل و اواسط دورۀ ساسانی است. روش یافته‌اندوزی این پژوهش میدانی و کتابخانه‌ای، ولی اساس یافته‌اندوزی در این پژوهش میدانی است.

محمد‌اسماعیل اسمعیلی‌جلودار، حمید پورداود، علی اعراب،
سال 2، شماره 5 - ( 9-1397 )
چکیده

در سراسر عصر ساسانی و همین‌طور دوران اسلامی، تجارت نقش بسیار پررنگی در اقتصاد و معیشت مردمان آن ادوار داشته است. در این میان بنا به دلایل سیاسی در اواخر عصر ساسانی، راه‌های دسترسی به خلیج‌پارس از اهمیت خاصی برخوردار می‌شود. شهرستان کوار با توجه به قرارگرفتن در مسیر تجاری استان فارس که از یک‌سو به خلیج‌پارس و ازسوی دیگر به نواحی مرکزی این امپراطوری منتهی می‌شد، نقش پررنگی درطول تاریخ داشته و به‌سبب وجود رود سکان (قره‌آقاج) در جوار این شهرستان، عبور کاروان‌های تجاری در گرو احداث معبری بوده که این مهم را میسر کند. در مقالۀ پیش‌رو تلاش شده است تا با توسل به مطالعات باستان‌شناسانه و همچنین تحقیقات کتابخانه‌ای به بررسی منبع آبی شهر کوار، نقش پل کوار در ایجاد ارتباط با خلیج‌فارس و همچنین ریشه‌شناسی نام این شهر پرداخته شود. بقای پل کوار یکی از گزینه‌های احتمالی عبور کاروانیان بوده است. با بررسی متون جغرافیایی دسته اول از سده‌های آغاز اسلام و همچنین بررسی سازۀ فعلی پل می‌توان دریافت که این شهرستان با اتکا به این پل تاریخی، نقش بی‌بدیلی در ایجاد و دوام تجارت از دورۀ ساسانی تا دوران اسلامی داشته است. همچنین دوام و بقای این شهر در طول تاریخ در گرو آبی بوده که از بند بهمن به‌واسطۀ تأسیساتی خاص به این شهر می‌رسیده است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی شده تا با بررسی تأسیسات یادشده، چگونگی و عملکرد آن تبیین شود و همچنین علاوه‌بر شناخت‌ پل کوار، با رویکرد فنون ساخت و کاربرد و عملکرد آن براساس منابع نوشتاری موجود، چشم‌انداز منطقه بررسی و در آخر با ارزیابی نتایج به‌دست‌آمده، گاه‌نگاری پیشنهادیِ آن بازگو شود. روش تحقیق توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است.

دنیل تی. پاتس،
سال 6، شماره 19 - ( 3-1401 )
چکیده

در سال‌های اخیر محوطه‌های هخامنشی ناحیه برازجان توجه زیادی را به خود جلب کرده‌ است و شناسایی آن‌ها با تموکان ایلامی/تائوسی یونانی مورد اقبال قرار گرفته است. با این‌حال جدای از جذابیت معماری این محوطه‌ها، موقعیت آن‌ها در امتداد مسیری که بعدها به گذرگاه مهمی برای پیوند خلیج‌فارس به فلات ایران تبدیل شد، قابل‌توجه است. اگر بین سواحل خلیج‌فارس به شیراز و یا پایتخت‌های پیشین هخامنشی (پاسارگاد و تخت‌جمشید) سفر کنید، برازجان اولین مرحله برای مسافرانی است که در این مسیر حرکت می‌کنند. این پژوهش برخی از جنبه‌های ترابری سفر بین برازجان و ارتفاعات و همچنین تغییرات اقلیمی را که مسافران در بیشتر ایام سال تجربه می‌کنند بررسی می‌کند. دشواری‌های پیمایش مسیر با گزیده‌هایی از روایت‌های مسافران قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم م، نشان داده شده است. مزایای شروع یا پایان سفر در شیف، برخلاف بوشهر با ذکر نمونه‌های متعدد موردبحث قرار گرفته است. همچنین اهمیت قاطرها به‌عنوان حیوانات بارکش درطول مسیر موردتأکید قرار گرفته و درنهایت، پیامدهای شواهد ارائه‌شده برای زمینه روبه‌رشد مطالعات عینی موردتأکید قرار می‌گیرد.

محمدحسین عزیزی‌خرانقی،
سال 6، شماره 19 - ( 3-1401 )
چکیده

مطالعات باستان‌شناسی در سواحل شمالی خلیج‌فارس در مراحل اولیه است؛ و هرچند دهه‌هاست چنین مطالعاتی در این منطقه آغاز شده، ولی وقفه‌های طولانی و ممتد منجر به عدم دستیابی به نتایج قابل اتکاء در دوره‌های مختلف شده است. این موضوع در دورۀ پیش‌از‌تاریخ حادتر و مشخص‌تر است. عدم انتشار نتایج پژوهش‌های صورت‌پذیرفته نیز منجر به تشدید این معضل شده است؛ هرچند محدودۀ موردنظر این پژوهش ازلحاظ بررسی‌های باستان‌شناسی دارای موقعیت خوبی است، ولی متأسفانه نتایج بررسی‌ها نیز به‌خوبی منتشر نگردیده است. مطالعه در سواحل شمالی خلیج‌فارس امروزه صرفاً یک موضوع پژوهشی صرف نیست، بلکه با توجه به هجمه‌ها و جعل‌های تاریخی صورت‌گرفته، امروزه وظیفه‌ای پژوهشی است. مطالعات صورت‌گرفته در این منطقه نشان‌داده که حداقل از حدود هفت‌هزار سال پیش اقوام ساکن در ایران، در سواحل شمالی خلیج‌فارس سکونت داشته و امکان بهره‌برداری از دریا را نیز داشته‌اند، و هرچند در دوره‌های اولیه این استقرار به‌صورت فصلی بوده، ولی از هزارۀ چهارم پیش‌ازمیلاد با توجه به شواهد معماری خشتی شناسایی‌شده، روستاها و سپس شهرهای دائمی در منطقه ایجاد شده است و در دورۀ تاریخی و اسلامی نیز این مناطق به‌‎صورت کامل مسکونی شده است. دریا علاوه بر تأمین مواد غذایی نقش بسیار حیاتی در روابط تجاری از هزارۀ پنجم و چهارم پیش‌ازمیلاد تاکنون در این منطقه بازی کرده که در مطالعات باستان‌شناسی منطقه می‌بایست موردتوجه قرار گیرد. محوطۀ تل سوزو گناوه بوشهر یکی از محوطه‌های پیش‌ازتاریخی منطقه است که با توجه به شواهد فرهنگی شناسایی‌شده از کاوش در ترانشۀ لایه‌نگاری این محوطه از اواسط هزارۀ پنجم تا اواخر هزارۀ چهارم پیش‌ازمیلاد مسکونی بوده است. ساکنان این محوطه با نواحی داخلی منطقۀ فرهنگی فارس و جنوب‌غرب ایران ارتباط داشته و از منابع دریایی نیز بهره‌مند بوده‌اند.

آرمین شیخی، مرتضی حصاری، مصیب امیری،
سال 6، شماره 19 - ( 3-1401 )
چکیده

سفال را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین داده‌های یافت‌شده در کاوش‌های باستان‌شناسی درراستای کمک به روشن‌شدن مجهولات هر محوطۀ باستانی و پاسخ‌دهی به پرسش‌ها دانست. این داده بخش مهمی از تعاملات انسانی را در گذشته به‌نمایش می‌گذارد. با بررسی این داده، رهیافت‌های گوناگونی نصیب باستان‌شناس می‌شود که پیش‌شرط آن، هدف‌دار بودن و درست ‌عمل کردن در گونه‌شناسی سفال است. با بررسی سفال دورۀ اشکانی تم‌مارون در دشت رودان و گسترش انواع آن در خلیج‌فارس، از یک‌سو گسترش فرهنگی اشکانیان در جنوب ایران و ازسوی دیگر به‌واسطۀ گسترش جغرافیایی آن در جنوب خلیج‌فارس، دریانوردی اشکانی‌ها در سواحل شمال و جنوب خلیج‌فارس اثبات می‌شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی گونه‌های سفال اشکانی در جنوب ایران و مستند کردن ارتباطات فرهنگی مابین استقرارگاه‌های شمال و جنوب خلیج‌فارس است، سپس ارائۀ تصویری از دریانوردی در خلیج‌فارس و گسترش فرهنگی اشکانیان در شبه‌جزیرۀ عربستان به‌تصویر کشیده می‌شود. در این پژوهش گونه‌های سفالی دورۀ اشکانی تم‌مارون برپایۀ مستندات کاوش باستان‌شناسی محوطه، بررسی و طبقه‌بندی خواهند شد. مهم‌ترین پرسش این پژوهش، شاخصه‌های سفالی دورۀ اشکانی تم‌مارون است، سپس به‌دنبال این پرسش هستیم که توسعۀ فرهنگی دورۀ اشکانی براساس یافته‌های تم‌‎مارون تحت چه عواملی شکل‌گرفته است؟ این پژوهش به‌صورت مشخص نشان‌داد که براساس شیوۀ ساخت، رنگ بدنه و خمیره، در تل‌مارون 10گونۀ سفال اشکانی قابل طبقه‌بندی است. گونه‌های مشخص‌شده با محوطه‌های سواحل و جزایر شمال خلیج‌فارس مانند جزیرۀ قشم، منطقۀ مکران و نیز سواحل جنوبی خلیج‌فارس هم‌چون محوطۀ ملیحا یک حوزۀ فرهنگی را تشکیل می‌دهند.

سپهر زارعی،
سال 6، شماره 19 - ( 3-1401 )
چکیده

یکی از مسائل کلیدی باستان‌شناسی پارینه‌سنگی، گذرگاه‌ها و مسیرهای پراکنش گروه‌های انسانی پلیستوسن در آسیا است. یافته‌های پارینه‌سنگی اخیر در کرانه‌ها و پس‌کرانه‌های جنوبی ایران، بیانگر اهمیت این منطقه در پراکندگی گروه‌های انسانی پلیستوسن است. در بررسی هیأت زمین‌شناختی مشترک فرانسوی-ایرانی در سال 1356 ه‍.ش.، توسط «تیبو»، «دوفور»، «مرسیه» و «قاجار»، یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های پارینه‌سنگی در نوار ساحلی شمالی خلیج‌فارس و دریای عمان در سال‌های پیش ‌از انقلاب اسلامی شناسایی شد. در طی این بررسی، مجموعه دست‌ساخته‌های سنگی قابل‌توجهی در سطوح فرسایشی جمع‌آوری شد، اما گزارش نهایی یافته‌های پارینه‌سنگی هرگز منتشر نشد. در این نوشتار، ویژگی‌های ریخت‌فن‌آوری این مجموعه که هم‌اکنون در بخش پارینه‌سنگی موزۀ ملی ایران نگه‌داری می‌شود، مطالعه‌شده است. مهم‌ترین ویژگی این مجموعه، صنعت سنگ‌مادر-تراشۀ پارینه‌سنگی قدیم است؛ هرچند درخصوص شواهد آشولی اطمینان چندانی نیست. شواهد پارینه‌سنگی میانی در این مجموعه، شامل برداشته‌های لوالوا، سنگ‌مادرهای دیسکی/نیمه‌مرکزگرا، و خراشنده‌ها برروی تراشه، به‌ویژه خراشنده‌های عرضی و اریب است؛ اگرچه شواهد برای انتساب این نمونه‌ها به فرهنگ موستری کافی نیست. شمار کم تیغه‌ها و فقدان ریزتیغه، اظهارنظر دربارۀ صنایع پارینه‌سنگی جدید/فراپارینه‌سنگی را دشوار کرده است. تعداد اندک تیغه‌ها و وجود سنگ‌مادر تیغه/ریزتیغه تک‌سکویی، و همچنین یک تیغه قطع‌شده، تنها شواهد پارینه‌سنگی جدید/فراپارینه‌سنگی است. مطالعۀ این مجموعه اطلاعات جدیدی درخصوص رفتار فن‌آورانه شکارگر-گردآورندگان پلیستوسن در این بخش کمتر شناخته‌شده فلات ایران را در اختیار گذاشته، و ظرفیت بالای کرانه‌ها و پس‌کرانه‌های شمالی خلیج‌فارس و دریای عمان در مطالعات باستان‌شناسی پلیستوسن و آزمودن فرضیه‌هایی هم‌چون -خروج از آفریقا- و -پراکنش‌های ساحلی- را نشان می‌دهد.


صفحه 1 از 1     

فصلنامه مطالعات باستان شناسی پارسه Parseh Journal of Archaeological Studies
Persian site map - English site map - Created in 0.21 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4538