|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
7 نتیجه برای تزئینات
آرش لشکری، سال 1، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
هنر گچبری در دورۀ اسلامی، هم از نظر فن و هم از نظر نقشمایههای تزئینیِ بهکاررفته در آن، برگرفته از هنر تزئیناتی دورۀ ساسانی است. نقوش گچبریهای دورۀ ساسانی با الهام از محیط طبیعی اطراف خود، ارتباطی نه صدرصد ولی نزدیک به آن، برقرار میکند و بهراحتی میتوان نمونههای مشابه آنها را شناسایی کرد. این امر نشان میدهد که مباحث انتزاعی کمتر در این نقوش بهکاررفته و هنرمند گرایش کمتری به این سمت نشان داده است. امّا این عناصر در پرتو حکمت و اندیشههای اسلامی، تغییر شکل و معنا یافتهاند. یکی از یافتههای بااهمیت و شاخص در محوطۀ آوه1 که در جریان نجاتبخشی امامزاده فضلبنسلیمان در فصل سوم کاوشهای این محوطۀ تاریخی در سال 1388 ش. به دست آمد، تزئینات گچبری بود. باتوجه به تاریخ قیدشده برروی یکی از کاشیهای زرینفامِ یافتشده از این بنا، یعنی 684 هـ.ق.، این تزئینات متعلق به دورۀ ایلخانیان است. نگارنده درپی اثبات هرچه بیشتر چنین تاریخگذاری، به مطالعۀ فنی و شکلی این نقوش و مقایسۀ آنها با تزئینات گچبری سایر اماکن تاریخیِ برجایمانده از دورۀ ایلخانیان پرداخته است. پژوهش حاضر بهدنبال اثبات این فرضیات است که در اجرای نقوش تزئینی گچبریهای بنای مورد پژوهش، دو شیوۀ تزیینات گچی با برجستگی زیاد و تزئینات گچی مُجوّف و نقوش تزئینی عبارتاند از نقوش گیاهی، هندسی و کتیبهنگاری؛ و این نقوش و شیوههای اجرایی آنها، از الگو و سبکهای مشخص تزئیناتی دورۀ ایلخانی تبعیّت کردهاند. این پژوهش بهروش توصیفی تحلیلی و تطبیقی، و مطالعات آن بهصورت کتابخانهای و میدانی به سرانجام رسیده است. فعالیتهای میدانی این پژوهش شامل کاوشهای گسترده باستانشناسی در دشت آوه و در مکان امامزاده فضلبنسلیمان و نیز طراحی دادههای بهدستآمده از کاوش، هستند.
حمیدرضا صفاکیش، همایون حاتمیان، سال 1، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
تاکنون پژوهشهای دامنهداری در زمینۀ چگونگی رویارویی ایلخانان مغول و پایاندادن به کار عباسیان و اسماعیلیان صورتگرفته است اما هنوز زوایای ناگفتۀ بسیاری نزد مورخان و محققان وجود دارد. آنچه مقرر است در این نوشتار بررسی شود زاویهای متفاوت برگرفته از این پرسش است که آیا بخشی از رویارویی نظامی ایلخانان با عباسیان و اسماعیلیان در نقاطی رخداده که به دور از برد پژوهشی مورخان و در پس پردۀ تاریک مانده باشد؟ نخستین فرضیهای که به ذهن متبادر میشود آن است که سیاست تسخیر یا خرید قلعههای متعدد و نفوذ در کوهستانهای مختلف توسط اسماعیلیان و همچنین یافتن راههای نزدیک برای نفوذ به بغداد توسط ایلخانان، جدال ایلخانان با اسماعیلیان و عباسیان را به کوهستان زاگرس جنوبغرب نیز کشانده باشد. براساس شواهدی که در دست داریم حکومتهای محلی قرون 5 و 6 هـ.ق. بهشدت از آدمکشیهای کوهستانیان اسماعیلی ترس داشتند. یکی از مناطقی که موقعیت مناسبی برای اسماعیلیان بود، کوهستانهای شمال شهر لور1 بود که از طریق گذرگاه مهمی میتوانست به بغداد وصل شود. این گذرگاه استراتژیک توانسته است مرکز ثقل سه دشمن دیرین باشد. ایلخانان بنابر اسناد مغولی اینبار هدفشان تنها نابود کردن مناطق و تاراج نبود، بلکه آمده بودند تا در آسیایغربی پیروزیهای درخشانی بهدست آورند، زیرا ده سال بود که قلمرو آنان در این سمت توسعه نیافته بود. وضع مغولان چنان متزلزل بود که پیوسته از دربار قاآن استمداد میجستند و درخواست برچیدن حکومت خلفای بغداد و اسماعیلیه را داشتند. بر این اساس اینبار با برنامه و نقشههای از قبل طراحیشده وارد ایران شده بودند. از طریق گذرگاه جنوبغرب شهر لور، هلاکو در دسامبر 1257م./655هـ.ق. نبرد علیه خلفای بغداد را آغاز کرد و در دهم فوریه سال 1258م./656 هـ.ق. وارد بغداد شد. براساس اسناد و نقشههای ارائهشده در این مقاله، شهر لور بهعنوان یک مرکز استراتژیک نقش مؤثری در غلبۀ ایلخانان بر دو دشمن دیرینه آنها داشته است. مقالۀ حاضر پس از بررسی و اثبات شهر لور، به اهمیت سیاسی نظامی این شهر در رویارویی ایلخانان با عباسیان و اسماعیلیان میپردازد. شیوۀ کار براساس جمعآوری شواهد از اسناد باستانشناسی و کتابهای معتبر تاریخی و تحلیل و نتیجهگیری از آنهاست.
رضا غفاریهریس، رعنا فصیحی، سال 1، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی تزئینات معماری ستونهای چوبی مساجد مراغه است. روش پژوهش برمبنای مطالعۀ پیمایشی و توصیفی و جمعیت آماری مشتمل بر 14 مسجد ستوندار چوبی شهر مراغه است که 8 مسجد بهدلیل تجدید بنای کلی و یا فاقد تزئینات بودن ستونهای چوبی آنها از جمعیت آماری کنار گذاشته شده و نمونههای مورد مطالعه شامل 6 مسجد است. امروزه بهدلیل عدم استفاده از این نوع تزئینات در ساخت مساجد و منحصر به فرد بودن آنها چنین پژوهشی ضروری بهنظر میرسد. این سرستونهای چوبی با آرایه مقرنسکاری و خراطیشده به اشکال هندسی آویزان، پلهپله و کنگرهدار تزئین شدهاند، بهطوریکه بر روی این سرستونها تزئینات غنی با نقشمایههای گل و بوته اسلیمی بهوفور دیده میشود. رنگهای استفادهشده در این نقوش شامل مشکی، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی، قهوهای روشن و تیره، فیروزهای و طیفهای مختلف این رنگها هستند. در کنار این موضوعات تزئینی، از خوشنویسی آیات، عبارات و اسماء جلاله نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که تزئینات معماری ستونهای چوبی مساجد مراغه ضمن تبعیت از سبک هنری واحد و خاص، از نوعی تنوع رنگ، طرح و فرم ستونها در مساجد مختلف برخوردار بوده و تا حدودی با همدیگر متفاوت هستند.
کریم حاجیزاده باستانی، اسماعیل معروفیاقدم، سعید ستارنژاد، فریبرز طهماسبی، سال 2، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
مقابر یا بناهای آرامگاهی یکی از مهمترین عناصر معماری ایرانی - اسلامی هستند که در زمینههای مختلف نیاز به بررسی و پژوهشهای موشکافانه دارند. اهمیت این دسته از بناها در میان ایرانیان بهحدی است که در هر دوره از ادوار اسلامی ایران، مهمترین و پرکاربردترین هنرها و اوج تزئینات معماری مربوط به آن دوره در ساختمان آنها به کار گرفته میشده است. بهطور کلی تزئین در بناها نقش مؤثرتری ایفا میکند، چراکه اگر بنا از نظر فرم و سازه برای باستانشناسان و طراحان قابلفهم باشد، ممکن است برای عامۀ مردم چنین نباشد و این تزئیناتاند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب میکنند. این مقاله، هنر کتیبهنگاری را بهعنوان یکی از مهمترین عناصر تزئینی بناهای اسلامی در چهار مقبرۀ سلجوقی شمالغرب ایران یعنی گنبد سرخ، برج مدور، سهگنبد و گنبد کبود مورد بررسی قرار میدهد. روش تحقیق مقاله بهصورت تفسیری-تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مطالعۀ تزئینات چهار مقبره خصوصاً از نظر معماری، نقوش، کتیبهها و موقعیت و جایگاه آنها بر روی بناها پرداخته است. همچنین علاوهبر بررسی مقالات، کتب و اسناد مربوط، با برداشت میدانی از مقابر مذکور، نقشه و تزئینات و سپس جدول مقایسهای کتیبهها و انواع آنها بهلحاظ مضمون ارائه می-شود. در این ارتباط، پرسشهای زیر مطرح است: 1. معماری، نقوش و تزئینات مقابر سلجوقی شمالغرب ایران چگونه و کتیبههای آنها از نظر مضمون به چند دسته تقسیم میشوند؟ 2. مضامین کتیبهها، در موقعیت و جایگاه آنها بر روی بدنۀ بناها چه تأثیری دارد؟ بررسیها نشان میدهد که کتیبههای مقابر سلجوقی شمالغرب به گروههای مختلفی از جمله کتیبههای آیات قرآنی، کتیبه با مضمون تاریخ بنا، کتیبه با مضامین دعا، کتیبه با مضمون معمار و بانی بنا تقسیم میشوند. از طرف دیگر جایگاه این کتیبهها در بناها نسبت به نوع مضمون و میزان قداست آنها متفاوت بوده، بهطوریکه کتیبههای آیات قرآنی در بالاترین قسمت بنا، کتیبه با مضامین دعا در ارتفاعی پایینتر و کتیبههای حاوی تاریخ بنا، بانی و معمار مقبره در سطوح پایینی و بر روی بدنه بنا جای میگیرند.
عباس نامجو، سال 4، شماره 12 - ( 6-1399 )
چکیده
دو استان خوزستان و ایلام بهواسطۀ موقعیت جغرافیایی خود همواره درطول تاریخ موردتوجه تمامی حکومتهای مستقر و حاکم در ایران بودند. این توجه منحصر به یک یا دو دولت نبود و این اقبال درطول تاریخ حتی پیشازتاریخ بهواسطۀ موقعیت جغرافیایی مناسب و همجواری با بینالنهرین ادامه داشت. در برخی از دورهها بنا بهدلایل سیاسی، مذهبی، قومی و... مقرّ قدرت در بخش خارج از جنوبغرب فلات ایران متمرکز بود. حکومتهایی چون هخامنشی و ساسانی از آنجمله هستند. دولت ساسانی با بیش از 4 قرن حکمرانی در گسترهای عظیم در آسیایغربی، همواره توجه ویژهای به خاک پارس داشت. شهرهای معتبر این دوره چون استخر، گور و شاپورخوره در این حوزۀ جغرافیایی احداث شدند. شمار قابلتوجه نقوشبرجسته، بناهای معماری عامالمنفعه، آتشکدهها (چهارتاقیها)، گواه بر این جایگاه استثنائی سرزمین پارس است. اما با تمامی این دلایل، جنوبغرب، مشخصاً خوزستان و ایلام، همچنان در کانون توجه دولتمردان ساسانی بود. در این پژوهش با استناد به متون و منابع مکتوب تاریخی، جغرافیایی و سفرنامههای (تألیفشده در فاصلۀ قرنهای سوم تا نهم ه.ق.) و بناهای چهارتاقی و آتشکدههای متعدد و قابلتوجه در این نواحی این اهمیت و توجه موردبررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی و توصیفی است. با بررسی متون و مدارک باستانشناختی (چهارتاقیها) و مطالعه در خط سیر ساخت چهارتاقی از جنوب به شمال در کرانۀ مرزی بین النهرین باستان، و اشارۀ غالب متون تاریخی به وجود آتشکدههای متعدد در این نواحی، میتوان به این نتیجه رسید که این بخش از خاک ایران اهمیتی برابر با پارس در حکومت ساسانی داشته، و این مناطق نیاز به بررسی و کاوشهای بیشتر در حوزۀ دولت ساسانی دارد.
مصیب امیری، سال 4، شماره 12 - ( 6-1399 )
چکیده
استفاده از گچ بهعنوان تزئینات در ساختمانها عمری طولانی دارد. بررسی آثار بازمانده از دورههای تاریخی نشان میدهد که هنر گچبری از عصر اشکانیان روشمند و از اسلوب ویژه برخوردار شده است. این روشها در عصر ساسانیان رو به تکامل نهاده و در دوراناسلامی با تغییراتی تداوم یافت. دانستههای ما از هنر تزئینات گچبری دورۀ ساسانی بیشتر براساس کاوش چند محوطۀ مهم این دوره ازجمله شهر تاریخی بیشاپور است. بیشاپور مرکز کورهشاپور یکی از کوره یا ایالتهای پنجگانۀ پارس بهحساب میآمد در زمان «شاپور اول» دومین شاهنشاه ساسانی تأسیس شد. در کاوش بیشاپور درکنار تابلوهای موزاییک منحصربهفرد، گچبری و رنگآمیزی روی گچ، بهویژه در بخش ارگ شاهی بهدست آمده است. یافتههای مهمی ازجمله آشکار شدن فضاهای معماری در جنوب ایوان موزاییک در بخشی موسوم به «ارگ شاهی» و یافتههای سنگی ازقبیل: هاون، خونک، پیکرههای سنگی از جنس سنگ مرمر و مهرههای تزئینی، کورۀ شیشهگری و قطعات ظروف شیشهای، سفال و فلز ازجمله آثاری هستند که در کاوش فصل نهم بهدست آمده است. مهمترین آثار معماری بهدستآمده عبارتنداز: راهروهای ضلع جنوبی ایوان موزاییک، اتاقهای همراه با طاقچههای گچبری که بعضاً با رنگ قرمز از جنس گل اخرا نقاشی و تزئین شدهاند و همچنین در این اتاقها اندود گچ دیوارها و اندود گچی کف فضاهای معماری نیز بهدست آمده است. گچبریهای بهدستآمده بیشتر نوارهای موازی که بیشتر در حاشیۀ طاقچهها و ورودیها بهکار میرفته را شامل میشود. تزئینات گچی ایوان موزاییک شامل: اندود گچ و رنگآمیزی روی اندود و همچنین آثار و بقایای گچبری است. حال، پرسش اصلی در این پژوهش با ایننظر که این قطعات همگی متعلق به دورۀ ساسانی هستند، با چه روشی ساخته شدهاند؟ در این مقاله روش یافتهاندوزی دادهها به دو شیوۀ میدانی و کتابخانهای صورت گرفته و کوشششده است تا این یافتهها در بستر هنر گچبری دورۀ ساسانی شهر تاریخی بیشاپور معرفی و تجزیه و تحلیل شود.
میلاد باغشیخی، سال 4، شماره 14 - ( 12-1399 )
چکیده
درطول دورۀ قاجار بناهایی مذهبی با ویژگیهای تزئینی خاص و زیبا ساخته شد. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تمرکز بر مسجدِ تبریزی کاشان، تزئینات معماری آنرا مورد بررسی، توصیف و تحلیل قرار دهد. روش گردآوری دادهها، برمبنای بررسیهای میدانی و مطالعات کتابخانهای (اسنادی) است و سپس با بهرهگیری از روشهای توصیفی-تحلیلی و مقایسهای صورت پذیرفته است. هدف آن شناسایی و طبقهبندی نقوش و مضامین اصلی تزئینات معماری مسجد تبریزی کاشان ازجمله بناهای اوایل دورۀ قاجار در مقایسه با مسجد-مدرسۀ سپهسالار مربوط به اواسط دورۀ قاجار در مرکز حکومت آنها و در پی پاسخ بدین پرسش صورت گرفته است: تزئینات معماری مسجد تبریزی ازلحاظ تزئین و مضامین شامل چه مواردی است و چه تفاوتها و شباهتهایی با مسجد-مدرسۀ سپهسالار دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که مسجد-مدرسۀ سپهسالار تهران توسط فردی ساخته شده که بهلحاظ جایگاه سیاسی و اجتماعی از موقعیت شایانی برخوردار بوده است. بههمین علت وسعت و تزئینات پرکاربردتری نسبت به مسجد تبریزی کاشان دارد. تزئینات وابسته به معماری مسجد تبریزی کاشان شامل: کاشیکاری، حجاری، تزئین کتیبهایی، نقاشیدیواری و گچبری، همچنین دنبالهرو تزئینات وابسته به معماری سنتی دوران پیشین است. عمده نقوشِ مذهبی بهکاررفته در مسجد شامل نقوشِ گیاهی و هندسی است که در قالب فن نقاشی و کاشیکاری به اجرا درآمده است.
|
|
|
|
|
|