|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای سرداری
مرتضی حصاری، حسن اکبری، علیرضا سرداری، سال 1، شماره 1 - ( 9-1396 )
چکیده
شمال اندیمشک، نقطۀ تلاقی مابین زاگرس مرکزی و خوزستان است و بهلحاظ موقعیت جغرافیایی و زیستمحیطی، با بارش نسبتاً متوسط مانند لرستان، و دمای معتدل بدون سرمای لرستان، و بدون گرمای سوزان تابستان خوزستان است و میتوان آنرا یکی از مهمترین نواحی در تحولات فرهنگی پیشازتاریخ و آغاز تاریخی ایران محسوب نمود. بَردپَنیر از محوطههای متعلق به آغاز نگارش در این منطقه است که در نزدیکی سد بالارود واقع شده است. در این محوطه با یافتههایی مواجه هستیم که زمان استقرار آنرا هماُفق با شوش 2 در ایران و اوروک در بینالنهرین معرفی میکند و بهنظر میرسد در این زمان با شبکههایی از جوامع روبهروییم که در زاگرس مرکزی و خوزستان تا جنوبشرق ترکیه، شمال سوریه و تمامی بینالنهرین ساکن بودهاند. مقالۀ حاضر، حاصل بررسیهای سال 1390 هـ.ش. نگارندگان در بردپنیر است، که هدف اصلی آن توصیف و ارزیابی یافتههای متعلق به دورۀ فرهنگی شوش 2 این محوطه میباشد. مهمترین رویکرد این مقاله نیز دستیافتن به پاسخی است در خصوص اینکه چگونه یافتههای جمعآوری شده از این تپه میتواند فرهنگ شوش 2 را در دروازۀ ورودی به بخش کوهستانی قلمرو ایلام باستان تفسیر نماید؟ و با توجه به سلسلهمراتب استقرارگاهی، در چه وضعیتی قرار داشته؟ و چه رابطهای با مرکز بزرگتر و مراکز کوچکتر خود داشته است؟
آزیتا میرزایی، علیرضا سرداریزارچی، سال 5، شماره 15 - ( 3-1400 )
چکیده
حوضۀ رودخانۀ کُر در مرکز استان فارس، یکی از کانونهای شکلگیری و رشد استقرارهای پیشازتاریخ بوده است. در حاشیۀ جنوبشرقی این حوضه، دشت تختجمشید قرار دارد که مکانی راهبردی در زمینۀ تبادلات فرهنگی-اقتصادی جوامع پیشازتاریخی محسوب میشده و تداوم آن در دوران تاریخی به پیدایش شهرهای بزرگی مانند پارسه و استخر منجر میشود. یکی از محوطههای معروف پیشازتاریخ این محدوده، تلباکون است که مربوط به هزارۀ پنجم پیشازمیلاد میشود و پس از آن با تغییر در سنت ساخت سفال از نخودی منقوش باکون به قرمز-نارنجی لپویی، محوطههای دیگری در این محدوده، مانند استقرارهای مجموعۀ جَلیان پدیدار میشوند. تصاویر هوایی قدیمی و گمانهزنیهای اخیر در برخی از این محوطهها نشان میدهند که این محدوده در اوایل هزارۀ چهارم پیشازمیلاد مسکونی بودهاست؛ چنانکه با کاوش و گمانهزنی در محوطۀ جَلیان 1، شواهدی از سفال، معماری، تدفین و یافتههایی دیگر مانند ابزارسنگی از دورۀ لپویی بهدست آمده است. در این کاوش که در سال 1398 ه.ش.، صورت گرفت، بقایای لایههای استقراری دورۀ لپویی در عمق نیم تا 5/2 متری محوطه شناسایی شد. علاوهبر این پدیدارهایی مانند دیوار خشتی قطور به عرض بیش از یک متر که تاکنون مشابه آن یافت نشده بود و نیز تدفین جنینی بهدستآمده که اطلاعات بیشتری از دورۀ لپویی را ارائه میدهند؛ همچنین با بررسی و مقایسۀ سفالهای این محوطه در دو گروه ظریف و معمولی لپویی، فهم دقیقتری از فرآیند تولید سفال و گاهنگاری نسبی محوطههای هزارۀ چهارم پیشازمیلاد، حوضۀ رودخانۀ کُر و سرزمینهای همجوار بهدست آمده است. نتایج حاصل از کاوش محوطۀ جلیان و شناسایی دو محوطۀ دیگر نشان میدهد که در تحلیل الگوهای استقراری پیشین باید بازنگریهای اساسی صورتپذیرد. بسیاری از استقرارهای دورۀ لپویی مانند مجموعۀ جلیان (محوطههای 1، 2 و 3) در زیر انباشتهای طبیعی دشت مدفون و ناپدید شدهاند که با اینوصف، آمار محوطهها و درنتیجه تفسیرهای منسوب به آن، مانند تغییر در شیوۀ زندگی به کوچنشینی در این دوره را به چالش میکشد.
|
|
|
|
|
|