|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای رحمانی
اسماعیل رحمانی، ابراهیم نصیری، یونس ابوالقاسمی، سال 2، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
مطالعه و پژوهش بقایای انسانی بهویژه اسکلتهایی که در کاوشهای باستانشناسی بهدست میآید، اطلاعات بسیار باارزشی درخصوص انسانهای باستانی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. در مطالعات استخوانباستانشناسی جنبههای مختلف ریختشناسی استخوان پس از طبقهبندیهای گونهشناسی موردتوجه قرار میگیرد. در اینگونه مطالعه، تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلتها از روی ویژگیهای ظاهری استخوانها بهشکلی سریع و بدون آنکه نیازی به فعالیتهای پیچیدۀ آزمایشگاهی باشد انجام میشود. اسکلتهای انسانی مرد و زن هریک دارای تفاوتهای آشکار و روشنی هستند. این تفاوتها براساس شاخصها و معیارهای استانداردی استوارند. اسکلت انسانی کوریجان از یک محوطۀ تاریخی بهدست آمد که پس از اقدامات مرمتی و حفظ وضعیت و ساختار کالبدی آن در همان شرایط اولیه، ضرورت مطالعات تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلت موردتوجه قرار گرفت. در نگاه نخست شاید بهنظر برسد که پرسشهای مربوط به تعیین جنسیت و تخمین سن اسکلت کاملاً واضح یا خیلی پیچیده است. اینکه اسکلت انسانی کوریجان متعلق به زنی یا مردی باشد یا اینکه این اسکلت در ردۀ سنی کهنسال یا بزرگسال بالغ باشد، اثبات یا ابطال این فرضیهها نیازمند بهرهگیری از رهیافتهای علمی و استفاده از متغیرهای قابلسنجش و تجربی بود. علوم زیستشناسی، انسانشناسی جسمانی و استخوانباستانشناسی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگرند که کمک شایانی برای پاسخگویی به این پرسشها و فرضیهها ارائه میدهند.
غلامرضا رحمانی، مهدی حسینی، سال 4، شماره 11 - ( 3-1399 )
چکیده
در این پژوهش پس از ارائۀ تعاریف مرتبط با جامعهشناسی تاریخی و بررسی نقش متقابل این حوزۀ تخصصی و تجزیه و تحلیل آثار هنری، مؤلفههای مؤثر در مطالعۀ دیوارنگارههای درباری دورۀ قاجار به بحث گذاشته میشود. بهعنوان اولین مؤلفه، خاستگاه اجتماعی نقاشان و پدیدآورندگان این نگارهها مدنظر قرارگرفته و به طبقهبندی و ردهبندی نقاشان درباری قاجار براساس زمینههای کاری و فعالیتی آنها پرداخته شد. باتوجه به اینکه دیوارنگارههای قاجار با هدف انتقال پیامی مشخص طرحریزی و اجرا میشدهاند؛ مؤلفۀ بعدی، مخاطبان این نوع دیوارنگارهها بوده که براساس آن ترکیب نقش و نگارهها تعیین میشده است. پس از بررسی این مؤلفهها، تأثیرپذیری دیوارنگارههای درباری قاجار در جامعهشناسی تاریخی براساس مؤلفههای اجتماعی و سیاسی به بحث گذاشته شده است. هدف در این بحث، تحلیل کلی طبقاتی نیست؛ بلکه بررسی نقش طبقات مختلف در روند شکلگیری دیوارنگارههای درباری این دوره است. این پژوهش براساس روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مشاهدۀ آثار، به بررسی دیوارنگارههای درباری دورۀ قاجار ازلحاظ عناصر تصویری و ساختاری پرداخته تا ضمن شناسایی وجوه مختلف بین آنها، شناخت دیوارنگارههای دورۀ قاجار و کشف روابط و دامنۀ تأثیر جامعهشناسی تاریخی و ارتباط آن با دیوارنگارههای درباری دورۀ قاجار را بهعنوان هدف اصلی تحقیق تعقیب کند. پرسش اصلی در این پژوهش، چگونگی میزان توانایی دیوارنگارههای درباری قاجار در بازنمایی روابط اجتماعی و سیاسی در سطح ملی و بینالمللی دورۀ قاجار(؟) است. تأثیرپذیری پررنگ دیوارنگارههای درباری قاجاری از شرایط و مقتضیات سیاسی، اجتماعی و شرایط تاریخی در نتیجۀ این پژوهش مشخص شده و باعث میشود تا این دیوارنگارهها بهعنوان مدرک و سندی معتبر در مطالعات جامعهشناسی این دورۀ تاریخی در ایران از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار باشند.
|
|
|
|
|
|