جستجو در:
دوره پهلوی نخست بهدلیل حاکم بودن جریان نوگرایی بر آن، با تحولات ظاهری و زیر بنایی متعددی در زندگی اجتماعی مردم و تغییر یا جایگزینی نهادهای سنتی و متداول با سازمانهای جدید الگو گرفته از دنیای غرب و شکلگیری ساز و کارهای جدید در ارکان حاکمیت همراه بود. برچیدن نظام سنتی دادرسی ایران و انحلال عدلیه در چند مرحله و پایهگذاری دادگستری مدرن که علاوه بر جریان نوگرایی، بهمنظور متمرکز کردن قدرت در ارکان حاکمیت و حذف نهادهای محلی و سنتی تأثیرگذاری مانند روحانیت بود- ضمن تأثیرگذاری عمده بر زندگی مردم، با واکنشها و مخالفت برخی طبقات اجتماعی مواجه شد. پژوهش پیش رو که به روش کتابخانهای و توصیفی انجام شده است، این واکنشها را بر پایه بررسی اسناد اداری و مکاتبات رسمی برجای مانده از آن دوره بررسی کرده است. براساس یافتههای پژوهش، برخلاف تصور سایر پژوهشگران مبنی بر انحلال عدلیه در دو نوبت، برچیدن نظام دادرسی سنتی ایران و انحلال عدلیه در سه نوبت روی داده است که این امر با واکنش و مخالفت برخی نخبگان سیاسی و طبقات متنفذی مانند وکلا، قضات، کارمندان عدلیه، نمایندگان مجلس و برخی طبقات اجتماعی ضعیفتر از جمله اهالی بعضی شهرها و حتی برخی اقلیتهای مذهبی رو به رو شده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |