1- عضو بازنشسته هیئت علمی مرکز آموزش میراث فرهنگی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، تهران، ایران ، sabnegpar@gmail.com
2- دانشآموختۀ دکترای معماری از دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده: (452 مشاهده)
در این مقاله بر آنیم تا نشان دهیم چطور تصور طرح انداختن شهر اسلامی از نو، بدون توجه به تجارب گذشته، محصول نوعی سوءتفاهم معاصر است که بر اثر بیگانگی با مفهوم شهر از یکسو و معنای اسلام از سوی دیگر روی داده است. این موضوع را با طرح دو جریان غالب فکری آغاز خواهیم کرد که هر دوی آنان به نوعی معتقدند «شهر اسلامی» محقق نشده است. پس از آن روشن خواهیم کرد که «شهر اسلامی» چگونه شهری است و ما اکنون چه نسبتی با آن داریم. به سخن دیگر قصد داریم با تبیین دو مفهوم «شهر» و «اسلام» بر دو تلقی بالا تلقی سومی بیافزاییم که در آن شهر محمل ظهور تمام و کمال تجربۀ تاریخی زیستن در یک سرزمین است و نتیجتا همۀ دستاوردهای مسلمانان خود را در مدنیت اسلامی بروز داده و اصلا همینهاست که شهر را تبدیل به عرصهای روشن کرده و جایگاهها را تعریف و مشخص کرده است. اگر منکر تحقق مدنیت و شهر شویم در واقع منکر همۀ دستاوردهای تاریخی مسلمانان شدهایم. تجربه تحقق مدنیت در هر سرزمین به اقتضای شرایط و ویژگیهای آن به نحوی خاص رقم خورده و نتیجتا در هر جا با جای دیگر صورت متفاوتی یافته است. لذا اگر به دنبال هیئت واحدی از مدنیت بگردیم آن را نخواهیم یافت. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ ایرانیان بنا به طبع خود همواره رویکردی معنوی به دین و از جمله دین اسلام داشتهاند. همین رویکرد معنوی به همراه تجربۀ تاریخی طولانی زندگی در سرزمین ایران، در مدنیت و شهر ایرانی بروز یافته که عالیترین نمونۀ آن اصفهان است. از اینرو در بخش پایانی مبحثی طرح خواهد شد مبنی بر اینکه اصفهان شهر آن هم از نوعی اسلامی آن است.
متن کامل [PDF 6320 kb]
(85 دریافت)
✅ ایرانیان بنا به طبع خود همواره رویکردی معنوی به دین، بهویژه دین اسلام، داشتهاند که به همراه تجربه تاریخی طولانی زندگی در سرزمین ایران در مدنیت و شهر ایرانی بروز یافته و عالیترین نمونه آن اصفهان است. از این رو در بخش پایانی مبحثی مطرح خواهد شد درباره علل اینکه چرا اصفهان را شهر آن هم از نوع شهر اسلامی میدانیم.
نوع مطالعه:
مروری |
موضوع مقاله:
آینده پژوهی دریافت: 1399/2/8 | پذیرش: 1399/3/10 | انتشار: 1399/4/10